عبید زاکانی (مقطعات)/وای بر من که روز شب شده‌ام

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' عبید زاکانی (مقطعات) (وای بر من که روز شب شده‌ام)
از عبید زاکانی
'


وای بر من که روز شب شده‌ام دایما همنشین و همدم قرض
مدتی گرد هرکسی گشتم بو که آرم به دست مرهم قرض
آخرالامر هیچکس نگشاد پای جانم ز بند محکم قرض
... ن درستی نیافتم جایی که مرا وارهاند از غم قرض