عبید زاکانی (قصاید)/در این مقام فرح‌بخش و جای روحفزای

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' عبید زاکانی (قصاید) (در این مقام فرح‌بخش و جای روحفزای)
از عبید زاکانی
'


در این مقام فرح‌بخش و جای روحفزای بخواه باده و بر دل در طرب بگشای به عیش کوش و حیات دو روزه فرصت دان چو برق میگذرد عمر، کاهلی منمای به دستگیری ساغر خلاص شاید یافت ز جور وهم زمین گرد آسمان پیمای به پایمردی گلگونه میتوان رستن ز دست حادثه‌ی روزگار محنت زای طریق زهد نه راهست گرد هرزه مگرد حدیث توبه نه کار است زان سخن بازآی شراب خوار، به بزم خدایگان جهان به کام عیش و طرب راه عمر میپیمای جهان فیض و کرم رکن دین عمیدالمللک که باد تا به ابد در پناه لطف خدای فروغ رایش چون آفتاب عالمگیر اساس جاهش مانند قطب پا بر جای