عبید زاکانی (غزلیات)/نه به ز شیوه‌ی مستان طریق ورائی هست

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' عبید زاکانی (غزلیات) (نه به ز شیوه‌ی مستان طریق ورایی هست)
از عبید زاکانی
'


نه به ز شیوه‌ی مستان طریق ورایی هست نه به ز کوی مغان گوشه‌ای و جایی هست دلم به میکده زان میکشد که رندان را کدورتی نه و با یکدیگر صفایی هست ز کنج صومعه از بهر آن گریزانم که در حوالی آن بوریا ریایی هست گرت به دیر مغان ره دهند از آن مگذر قدم بنه که در آن کوچه آشنایی هست فراغ از دل درویش جو که مستغنی است ز هرکجا که امیری و پادشاهی هست به عیش کوش و مپندار همچو نااهلان که عمر را عوض و وقت را قضایی هست