طریق ادب فخر شیرازی

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو




منم که کعبۀ کوی تو سجده گاه منست طواف درگه او کار سال و ماه منست




گرم گناه برون از حد است باکی نیست که عفو و خلق کریم وی عذر خواه منست




ز ذلّ بندگی نفس هر که شد آزاد اگر گدای سر کوست پادشاه منست




به هر چه حکم کند در وجود من فضل است غنا و قدرت و علمش بر این گواه منست




سر ار فرود به شاهی نیاورم چه عجب ز خاک درگه او افسر و کلاه منست




از آن زمان که شدم مقیم حضرت او مقام پادشاهی دون پایگاه منست




بگو به شیخ مکن عرضه دین خود بر من که غیر کیش محبت نه رسم و راه منست




عجب ز فخر که گفت اختیار اوست گنه تو در طریق ادب کوش گو گناه منست



M rastgar ‏۱ اوت ۲۰۱۱، ساعت ۱۲:۱۴ (UTC)