صائب تبریزی (غزلیات)/عمری است حلقهی در میخانهایم ما
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | صائب تبریزی (غزلیات) (عمری است حلقهی در میخانهایم ما) از صائب تبریزی |
' |
عمری است حلقهی در میخانهایم ما | در حلقهی تصرف پیمانهایم ما | |
از نورسیدگان خرابات نیستیم | چون خشت، پا شکستهی میخانهایم ما | |
مقصود ما ز خوردن می نیست بی غمی | از تشنگان گریهی مستانهایم ما | |
در مشورت اگر چه گشاد جهان ز ماست | سرگشتهتر ز سبحهی صد دانهایم ما | |
گر از ستاره سوختگان عمارتیم | چون جغد، خال گوشهی ویرانهایم ما | |
از ما زبان خامهی تکلیف کوته است | این شکر چون کنیم که دیوانهایم ما؟ | |
چون خواب اگر چه رخت اقامت فکندهایم | تا چشم میزنی به هم، افسانهایم ما | |
مهر بتان در آب و گل ما سرشتهاند | صائب خمیرمایهی بتخانهایم ما |