شیخ بهائی (نان و پنیر)/هر یک از موجود، با طوری وجود

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' شیخ بهایی (نان و پنیر) (هر یک از موجود، با طوری وجود)
از شیخ بهایی
'


هر یک از موجود، با طوری وجود بهر او موجود شد، انسان نمود بود امر ممکنی از ممکنات در ازل ممتاز از غیرش به ذات بود اما بودنی علمی و بس حد علم ارچه نشد مفهوم کس مأخذ کل، قدرت بی‌منتهی است بی‌کم و بی‌کیف و أین و متی است داشت از حق، بهر حق را هم ظهور خواهی ار تمثیل وی، چون ظل و نور ظل، قدرت بود، کل، قبل الوجود هم ز حق، از بهر حق معلوم بود چون معانیشان ز یکدیگر جداست گر تو ماهیاتشان خوانی، رواست زانکه ماهیت ز ماهو مشتق است زان به هر یک صدق، تشبیه حق است آنچه می‌گویم، همه تقریب دان نیست جز تقریب در وسع بیان این بیانات و شروح، ای حق شناس جمله تمثیل و مجاز است و قیاس وه! چه نیکو گفت دانای حکیم از پی تمثیل قدوس و قدیم: ای برون از فکر و قال و قیل من خاک بر فرق من و تمثیل من