شیخ بهائی (مثنویات پراکنده)/از سمور و حریر بیزارم
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | شیخ بهایی (مثنویات پراکنده) (از سمور و حریر بیزارم) از شیخ بهایی |
' |
از سمور و حریر بیزارم باز میل قلندری دارم تکیه بر بستر منقش، بس بر تنم، نقش بوریاست هوس چند باشم مورعالخاطر ز استر و اسب و مهتر و قاطر تا کی از دست ساربان نالم که بود نام او گم از عالم چند گویم ز خیمه و الجوق چند بینم کجاوه و صندوق گر نباشد اطاق و فرش حریر کنج مسجد خوش است، کهنه حصیر گر مزعفر مرا رود از یاد سر نان جوین سلامت باد