شكل و شمايل بیدل شیرازی
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
بردار دمي پرده از آن شكل و شمايل | تا خود نگذاري به سري هوش و بري دل |
نزديكتر از جان به تني وز بر ما دور | با مــائي و از مــا بـــه تو بسيــــار منازل |
خارج ز همه چيزي و خارج نه ز تو هيچ | غير از تو نديد است كسي خارج و داخل |
يك ذاتي و از تست ظهور همه اشياء | يك شمعي و از پرتو نور تو مشاعل |
قومي شده رومي و گروهي شده زنگي | سرّيست عجب اينهمه تغيير قبايل |
معلول به يك علت و موجود به يك جود | مفطور به يك فطرت و يك جعل ز جاعل |
اين يك ز چه مومن شد و آن يك ز چه كافر | اين يك ز چه حق آمد و آن يك ز چه باطل |
يك ساغر و يك ساقي و يك باده و يك بزم | آن يك ز چه مجنون بود اين يك ز چه عاقل |
كارم همه از عقل گره در گره آمد | ساقي قدحي تا بكنم حل مسائل |
گر رام تو شد بیدل شوريده عجب نيست | بر گردن شيران فكند عقل سلاسل |
در ویکیپدیا موجود است:
M rastgar ۱ اوت ۲۰۱۱، ساعت ۰۷:۲۲ (UTC)