شاهد وصل فخر شیرازی

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو


موکب عشق میرسد بشتاب البدار البدار یا اصحاب




موکبش را کنید استقبال با مغنی و مطرب و می ناب




که خرد رفت و گفت با بانگ بلند الرحیل الرحیل یا احباب




اندرین راه کشته بسیار است آنقدر ها که ناید آن به حساب




ای گروهی که پاسدار سرید فادخلوا الدور و اعلقوالابواب




مژده کامد به سر زمان فراق شاهد وصل بر کشید نقاب




لازم این عید راست قربانی فاقتلونی ایا الوالالباب




ساقی بزم عاشقان بکجاست گو پیاپی بیار جام شراب




هر که جامی ز می دهد ما را کان طوبی له وحسن مــــاًب




غرق دریای درد و رنج و غمم کشتی باده گو مرا دریاب




سّر فخر است و عشق تا بینی راًسهُ بین جندَلَ و تراب



M rastgar ‏۱ اوت ۲۰۱۱، ساعت ۱۱:۵۴ (UTC)