سنایی غزنوی (غزلیات)/تا کی از عشوه و بهانهی تو
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | سنایی غزنوی (غزلیات) (تا کی از عشوه و بهانهی تو) از سنایی غزنوی |
' |
تا کی از عشوه و بهانهی تو چند ازین لابه و فسانهی تو شور و آشوب در جهان افگند غمزهی چشم جاودانهی تو هیچ آشوب نیست در عالم این چه فتنهست در زمانهی تو کعبهی عاشقان سوخته دل هست امروز آستانهی تو عاشقانت همی طواف کنند گرد کوی و سرای و خانه تو ای همایون همای کبک خرام دل عشاق آشیانهی تو عاشقانت همی به جان بخرند انده عشق جاودانهی تو