سنایی غزنوی (غزلیات)/ای دریغا گر رسیدی دی به من پیغام تو
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | سنایی غزنوی (غزلیات) (ای دریغا گر رسیدی دی به من پیغام تو) از سنایی غزنوی |
' |
ای دریغا گر رسیدی دی به من پیغام تو دوش زاری کردمی در آرزوی نام تو از عتاب خود کنون پرم به بر گر بهر تو پر بریده به بود تا مانم اندر دام تو می نبود آنرخ نصیب چشم اکنون آمدم تا صدف گردد مگر گوش من از پیغام تو نیست اندر تو چو یومالحشر لهو و ظلم و لغو همچو یومالحشر بیانجام باد ایام تو