سنایی غزنوی (غزلیات)/ای جور گرفته مذهب و کیش

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' سنایی غزنوی (غزلیات) (ای جور گرفته مذهب و کیش)
از سنایی غزنوی
'


ای جور گرفته مذهب و کیش این کبر فرو نه از سر خویش
جز خوب مگو از آن لب خوب جز خوبی و لطف هیچ مندیش
تا دور شدی ز پیش چشمم عشقت چه غم نهاده از پیش
هر ساعت صبر من بود کم هر ساعت درد من بود بیش
از کیش و طریقتم چه پرسی عشقست مرا طریقت و کیش
گفتم بزیم به کام با تو هرگز نزید به کام درویش