سعدی (باب دوم در احسان)/بزارید وقتی زنی پیش شوی
نسخهٔ تاریخ ۲۲ دسامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۱:۴۵ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | سعدی (باب دوم در احسان) (بزارید وقتی زنی پیش شوی) از سعدی |
' |
بزارید وقتی زنی پیش شوی که دیگر مخر نان ز بقال کوی به بازار گندم فروشان گرای که این جو فروش است گندم نمای نه از مشتری کز ز حام مگس به یک هفته رویش ندیدهست کس به دلداری آن مرد صاحب نیاز به زن گفت کای روشنایی، بساز به امید ما کلبه این جا گرفت نه مردی بود نفع از او وا گرفت ره نیکمردان آزاده گیر چو استادهای دست افتادهگیر ببخشای کانان که مرد حقند خریدار دکان بی رونقند جوانمرد اگر راست خواهی ولی است کرم پیشهی شاه مردان علی است