سخنان دکتر بقائی نماینده مجلس شورای ملی درباره شکنجه در زندانهای محمد مصدق ۲۹ اردیبهشت ۱۳۳۲
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هفدهم | روز رستاخیز ملی ۲۸ امرداد ۱۳۳۲ | مذاکرات مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هفدهم |
سخنان دکتر بقائی نماینده مجلس شورای ملی درباره شکنجه در زندانهای محمد مصدق ۲۹ اردیبهشت ۱۳۳۲
دکتر بقایی – اما موضوع دیگر که عرض کردم موضوع این جنایتی است که درتهران صورت گرفت البته هیچکس نمیتواند منکراین باشد که یک جنایتی که صورت گرفت باید تعقیب بشود و کسانی که مرتکب جنایت شدهاند یا همدست جنایتکاران بودهاند یا معاونت کردهاند یا بهرعنوانی دخالت داشتهاند در این جنایت باید مطابق قوانین تعقیب بشوند این یک مطلبی است که گمان نمیکنم هیچکس منکرش باشد البته دراین جریان یعنی جریانی که اسمش را تعقیب گذاشتهاند یک عملیاتی صورت گرفتهاست که اینها جنبه قانونی نداشتهاست مثلاهمین مطلبی که بنده الان عرض کردم راجع به شکنجه زندانیان من خیلی متاسف هستم از این که میبینم بعضی از آقایان همکاران ما توجه باصل موضوع ندارند یعنی باصل شکنجه بعضیها با کمال خونسردی میگویند خوب این شکنجهها که شد منجربه کشف جرم شد و اقرارکردند و وقتیکه من این را ازبعضی ازآقایان شنیدم باورکنید وحشت کردم که چقدرممکن است بعضی اشخاص ازمرحله دنیای امروزپرت باشند این موضوع شکنجه آقایان یک چیزی نیست که بگوییم در یک مورد صحیح است و دریک مورد صحیح نیست در یک مورد قانون اجازه بدهد و دریک مورد اجازه ندهد این یکی ازوحشیانه ترین کارهایی است که بشر مرتکب میشد و قرنها برای ازبین بردن آن مبارزه شد خونهاریخته شد جنگ شد برای اینکه شکنجه ازبین برود برای اینکه شکنجه دیگر وجود نداشته باشد من حالا کاری ندارم که بعضی از ممالک متمدن هستند که حتی توقیف متهم رایک نوع شکنجه تلقی میکنند و اجازه نمیدهند کسی توقیف بشود مگر اینکه جرمش ثابت شده باشد همینطور هست آقای دکتر معظمی؟ (دکتر معظمی - نمیدانم) در انگلستان این طرز هست تا وقتیکه دلائل جرم را کاملا بدست نیاوردند قطعی ندانند حتی توقیف نمیکنند ولی بالاخره یک چیزی هست و آن این است که دنیای متمدن امروز غیر از بهشت کرملین و اقماری که دور کرملین میچرخند همه شکنجه را محکوم کردهاند نه تنها قانون مجازات عمومی ما شکنجه و شکنجه دهنده و آمر شکنجه و کسی که سمت نظارت داشته باشد و اطلاع پیدابکند و جلوگیری نکند تمام اینها را محکوم کرده قانون حقوق بشر اعلامیه جدید حقوق بشر این موضوع را ممنوع کرده و بطوریکه آقایان میدانند این اعلامیه به تصویب مجلس شورای ملی ایران هم رسیدهاست ولی معذلک ما اطلاع پیداکردیم که زندانیان را شکنجه دادهاند و شکنجههای مختلف اگر جنابعالی آقای نریمان خیلی میل دارید که این را بدانید الان سواراتومبیل بشوید تشریف ببرید جمشیدیه آنجا یک سالنی است ممکن است برچینند ولی اگر الان تشریف ببرید برچیده نیست عرض کنم یک سالنی است در آنجاجناب آقای نریمان که انواع و اقسام چیزها ازقبیل شلاق تنقیه آب جوش چراغ پریموس هست برای داغ کردم آب لوله مخصوص و اشکلک و از این قبیل چیزها در آنجاهست ولی یک چیز دیگر هم هست که این رامن دردوره پهلوی هم ندیده بودم و بطوریکه یکی از دوستان مبارز ما را که چندروزی گرفتارشده بود برده بودند آنجا ولی نرسیده بودندکه شکنجه بدهندوبایک مختصرکتکی مرخصش کردند آقای دیوشلی که عضوهیات اجراییه حزب زحمتکشان ملت ایران است این موضوعی که درانجادید بودوتعریف میکرد و بعداهم تاییدشد موضوع این صندلی است که مسلماازاختراعات جدیداست چون سابقا ماهیچ جانشنیده بودیم این یک صندلی است که ازآهن یافولا لولهای است البته تمامش سیاه رنگ هم هست بلاتشبیه مثل صندلیهای مجلس هم هست فقط بااین تفاوت که نشیمنگاه صندلی بجای اینکه یک تخته باشد فقط چند تا نوار آهنی است و بقیه اش خالی است متهم را مینشانند روی این تسمههایی دارد که کرم رنگ است و نو هم هست متهم را مینشانند روی این صندلی تسمهها را میبندند زانو و کمر و ران و شکمش را میبندند سینه اش را میبندند دستهایش در توی یک حلقههایی قرارمیگیرد و فقط یک مقداری جا دارد که میتواند چیز بنویسد و مینشیند یک تخته آهن هست که از این دسته صندلی برمیگردد تا اینجا اشکالی ندارد که همین طوراست که آقایان نشستهاید آزادی زیادی برای حرکت ندارید و میتوانید چیزبنویسید ولی درآن صندلی زیراین نوارهای آهنی صفحه آهنی است و تویش چند تا شمع است و زیراین صفحه آهنی پیچ دارد پیچ را میچرخانند میآیدیک مقداری بالا یک مقداری که آمد بالا بعد به متهم میگوینداقرارکن آقای دکتر مصدق آزادیخواه دستورداده که اینهاراشکنجه بکنند. دستور داده برای اینکه هیچ ماموری پیدا نمیشودبعدازآن مجازاتی که به مامورین زمان پهلوی داده شده جرات بکند ازپیش خودش این کار را بکند دستورداده اقرار بگیرند این مردی آزادی خواه (میراشرافی - آزادیخواه بودحالا دیگر نیست) این صفحه رامی آورندبالا و بعدشمعها هم روشن است حالا ببینید آن کسی که روی آن صندلی نشستهاست چه حالی دارد اگرشماراروی آن صندلی بنشانند اقرار نخواهید کرد؟ با این ترتیب پرونده تشکیل شد ولی با این پرونده خودشان هم میدانند که نمیتوانند آنجوری که دلشان میخواهد عمل بکنند باین جهت برای اینکه این پرونده کشیده بشود دست بدست بگردد و مردم نفهمند که توی این پرونده چیست برای اینکه مطرح نشود راهی پیدا میکنند برای اینکه دکتر بقایی را بدون لایحه سلب مصونیت از مجلس بیرونش کنند آنراهم بهمان ترتیبی که عرض کردم عمل میکنند در هر صورت بنده امروز هیچ در نظرندارم که راجع باین جریاناتی که هست از خودم دفاعی بکنم و مطلبی بگویم برای اینکه منتظر هستم پرونده به یک مرجع صلاحیتداری رجوع بشود یک مرجعی که دیگر نتواننداوراق پرونده را عوض بکنند چون الان دست خودشان است و اگر دیدندیکجایی هست که اقرار اشتباهی گرفتهاند این ورق را در میآورند و عوضش میکنند نظیر کاریکه راجع به آقای زهری کردند که لابد بعضی از آقایان استحضار دارند توی یک از این اقرارهایی که گرفتهاند یکی ازمتهمین گفتهاست یک جلسهای بودهاست که در آن جلسه افشارطوس ربوده شدهاست و درآن جلسه عدهای حضورداشتهاند که علاوه بربنده آقای زهری هم بودهاند البته همه اقرار کردهاند و پای اقرار امضا کردهاند اگر شما جای اینها باشید اقرار نمیکنید آقای ناظرزاده روی آن صندلی؟ (ناظرزاده – چرا قربان) اقرارکردهاند بعد بنا بود روز یکشنبهای ساعت یک بعد از ظهر یک کمیسیون عالی که جناب آقای نخست وزیرتعیین کرده بودند اعلامیه بدهد راجع باین جریانات روزنامهها هم هست اینهاچاپ شدهاست صحبت هوایی نیست ساعت ۹ صبح آن کمیسیون عالی تشکیل شد برای اینکه ساعت یک بعدازظهراعلامیه بدهدالبته این نکته راهم بنده باید تصریح بکنم تمام کسانیکه جزآن کمیسیون عالی بودند تمام پرونده ساز نیستند و تمامشان اشخاص بیشرفی نیستند کما اینکه در شعبه پنجم هم همینطور است اعضای محترم شعبه ۵ رو دست خوردند به آنها گفتهاند آقا بیایید یک وکیلی میآید چنین و چنان در حد نصاب تاثیردارد بالاخره رو دست خوردند و این کار را کردند در آن کمیسیون عالی هم یک عدهای هستند که رو دست میخورند عرض کنم آن کمیسیون عالی بشهادت مندرجات روزنامهها میبایست ساعت یک بعد از ظهر گزارش بدهد اعلامیه بدهد برای اینکه در رادیوخوانده بشود مخبرین روزنامهها رفته بودند بهشان گفته بودند یک و نیم حاضرنیست دو و نیم بیایید دو و نیم رفتند گفتند حاضر نیست پنج بیایید ۵ رفتند گفتند ساعت ۹ بعد از ظهر بیایید و آن اعلامیه به امضای کمیسیون عالی نه تنها آن یکشنبه صادرنشد حالا هم که چند روز گذشته هنوزصادرنشده و صادرهم نخواهدشد برای اینکه چند نفری از اشخاص شرافتمندی که در آن کمیسیون عالی بودند فهمیدند قضیه از چه قراراست گزارش ماشین شده را که باید به امضای آقایان اعضای کمیسیون عالی برسد آورده بودند یکی از اشخاصیکه خیلی دقیق است پیش از این که امضا بشود خواسته بود ببیند چیست؟ شروع کرده بود به خواندن گزارش در ضمن خواندن متوجه یک نکته شده بود یک نکته کوچک که سایرین توجه نکرده بودند یعنی آن مجرمینی که اقرارکرده بودند توجه نکرده بودند و آنهایی هم که اقرار کرده بودند توجه نکرده بودند و آن این بودکه آن شبی که افشارطوس ربوده شد آقای زهری تهران نبوده آقای زهری در دزفول بوده البته نمیشد بگویند که هم آقای زهری در تهران بوده و هم در دزفول
نایب رئیس - آقای دکتر بقایی وقت شماهم تمام شد
دکتر بقایی - بیست دقیقه دیگر وقت بدهید که این مطلب تمام بشود بقیه بماند برای بعد
گنجه - میخواهید رای بگیرید؟ بماند برای جلسه بعد آقای دکتر بقایی خواهش میکنم بگذارید برای جلسه دیگر چون مطابق تصمیمی که داشتیم ما دوساعت و نیم رای دادیم یک جلسه فوق العاده بخواهیدماحاضریم
نایب رئیس – دو ساعت و نیم هم بیشترشد
دکتر بقایی - اجازه بفرمایید از این حرفم نتیجه بگیرم ۱۵ دقیقه بیشتراستفاده نمیکنم ۱۵ دقیقه هم استفاده نمیکنم فقط میخواهم نتیجه بگیرم.
مهندس حسیبی - تمام بکنندهر چه میخواهند رای میدهیم
نایب رئیس - آقایانی که موافقند ده دقیقه دیگر آقای دکتر بقایی صحبت بکنند قیام فرمایند (اکثربرخاستند) تصویب شد.
دکتر بقایی - عرض کنم در آن دفعه آخر آن شخص دقیق متوجه شد که آقای زهری در آنشب قضیه در تهران نبوده و در دزفول بوده چون در روزنامهها نوشته بودند و آقای زهری نمیتوانست هم در تهران باشد هم در دزفول این بود که فکر کردند چه کار کنند دیدند که این گزارش باید تغییر پیداکند ساعت یک را گفتند دو و نیم و بعد دیدند اگراسم زهری را حذف کنند پرونده را چکارکنند خلاصه داستان مفصل است نتیجه این شد که آن کمیسیون عالی دیگراعلامیهای صادر نکرد هرچه اعلامیه صادرشد بامضای شهربانی و فرمانداری نظامی است و دیگر از طرف کمیسیون عالی اعلامیه صادرنشد بهرحال این عرض بنده شاهدی بوده برای اینکه بگویم الان پرونده در دستگاهی هست که همه جور آزادی عمل برای تغییر اوراق پرونده دارد یک مطلبی راهم ما اطلاع پیداکردیم که در روزنامه هم نوشتیم حالاممکن است تایید یا تکذیب بشود دو پوشه از این پرونده دو هزارصفحهای دو پوشه مهمش مفقودشده مفقودشده باین معنی که تویش یک چیزهای خلافی درآمده بود دیدند نمیتوانند که چیزی جایش بگذارند و هنوز هم فرصت پیدا نکردهاند و این اصراری که دارند که هرشب درروزنامهها بنویسند در گاوصندوق میگذارند و لاک میشود و حمل میشود و ۱۵ تا سرباز مامورحفاظت آن است فقط دو نفرحق دیدن را دارند برای این است و اگر جناب آقای معاون وزارت دادگستری و یا جناب آقای معاون وزارت دفاع ملی علاقه داشته باشند که این موضوع را ببینند البته اگربهشان اجازه بدهند بروند ببینند چون عمل متوجه هر دو آقایان میشود دو تا پوشه از آن نیست و جایش را هم هنوزفرصت نکردهاند که درست بکنند بهرحال غرض بنده این بود که بنده انتظاردارم این پرونده به یک مرجع صلاحیتداری رجوع شود که دیگر در اوراقش نتوانند دستبردی بزنند تا دفاعهای خودم را در آن موقع بتوانم بکنم ولی خیلی امیدواری دارم به کمیسیون دادگستری مجلس و مطمئن هستم در این کاردقت خواهد کرد مخصوصا از جناب آقای میلانی برای مصاحبهای که کرده بودند و راجع باین جریان وعده دادند که بیطرفانه رسیدگی بشود صمیمانه نه از لحاظ خودم تشکرمیکنم بلکه از لحاظ اینکه یک حقیقتی روشن خواهدشد و یک عدهای روسیاه خواهندشد و بنده بحول و قوه خداوند متعال ایمان دارم که از این جریان روسیاه بیرون نخواهم آمد ولی یک کسانی روسیاه خواهندشد که مقدمات روسیاهیشان از همین حالا فراهم شده بهرحال مطلبی که میخواستم عرض کنم این است که دولت به جای اینکه در برابراین جنایتی که اتفاق افتاده شروع بکند با کمال شدت و دقت برسیدگی و تعقیب و دستگیری مجرمین شروع کرده به هوچی گری آقایان در کجای دنیا اعترافات متهمین را پیش از این که پرونده بسته شود پیش از این که بیک محکمهای ارجاع بشود توی رادیو میخوانند در کجای دنیا آقای دکتر معظمی شما یک چنین چیزی سراغ دارید؟ شما جز مشاورین دولت هستید استاد دانشکده حقوق هستید و رئیس دانشکده حقوق هم بودهاید یک عده دکتر حقوق هم اینجا نشستهاند در کجای دنیا یک همچو چیزی سابقه دارد؟ در کجای دنیا سابقه دارد روی اقرارصحیح یا غلطی که گرفته شده بنده مجرم پیش از این که محکمه رای داده باشد رادیویی که از ارگان رسمی دولت است اشخاص را جانی و قاتل بخواند؟ آیا اینهاغیر از هوچی بازی غیر از تهیه کردن زمینه غیر از تهیه کردن پرونده برای محکومیت من معنای دیگری دارد؟ مگر این اولین جرم و جنایتی است که در این مملکت اتفاق افتاده؟ چرا برای یک جنایت دیگری این کاررا نمیکنند؟ رادیویی که فرصت ندارد طبق مقررات بین المللی صحبت نمایندگان را پخش بکند فرصت ندارد برای اینکه این صحبتها بگوش مردم ولایات میرسد افتضاح بیشتر میشود باین جهت فرصت ندارد این رادیویی که فرصت ندارد مذاکرات مجلس را منتشرکند آنوقت ساعتها اقاریر آشپز و نمیدام کی را تو رادیو میگوید اینها برای چیست؟ کدام جرم تا بحالا اینجور تعقیب شده بود این اولین دفعهای بود که یک چنین جرمی دراین مملکت اتفاق افتاده؟ یا تازه امروز رادیو پیدا کردهایم؟ یا یک قوانین جدیدی برای دادگستری اصلاح شده به تصویب آقای دکتر مصدق رسیده؟ این هوچی بازیها مگر غیر از این است که میخواهند زمینه برعلیه من فراهم بکنند؟ غیر از این است که اگر بفرض محال من در دادگاه هم تبرئه حاصل کردم همینطور آلوده بمانم برای اینکه آلوده کردن دکتر بقایی کار آسانی نیست آلوده کردن دکتر بقایی کار سهل و سادهای نیست این را زرم آرا و ساعد در دوره ۱۵ خیلی امتحان کردند در دوره ۱۶ هم امتحان کردند بعد از آنهم شد ولی خیلی تبریک عرض میکنم بتمام حقوق دانهایی که با آقای دکتر مصدق همکاری میکنند بسیار بسیار راه خوبی پیداکردند بسیار راه خوبی است در هرصورت بنده میل دارم که باز هم این صفحاتی را که پرکردهاند که بعضیهایش با صدای غیر صدای متهم طرف ادعاست باز هم میل دارم که اینها گذاشته بشود خوب دولت یک لایحه سلب مصونیت آوردهاست اولا بنده از روز اولی که این جریان پیش آمد و معلوم شد که این شتر باید در خانه من بخوابد گفتم تقاضامیکنم که سلب مصونیت من را بیاورند و گفتم که اگر لایحه را هم آوردند و مجلس معطل کرد من استعفا میدهم ولی بعضیها که وارد جریانات پارلمانی نیستند میگویند تو چرا از اول استعفا ندادی این یک مطلب دقیقی است بنده میخواهم این پرونده را از دست آن جانیهای پرونده ساز بکشم بیرون و بیک دستهایی برسد که مطمئن بشوم که آنها دیگر پرونده سازی نخواهند کرد ممکن است رای له یاعلیه من بدهند ولی یک اشخاصی که مطمئن باشند دیگر حاضر نیستند وجدان خودشان را بفروشند یک ورق از لای پرونده در بیاورند و یک ورقه دیگربگذارند جایش مقصود من از این که تقاضاکردم لایحه سلب مصونیت بیاورند برای این است که پرونده بیاید در کمیسیون دادگستری مجلس ولی من از فرد فرد آقایان اعضای کمیسیون دادگستری یک تقاضایی دارم چون این یک موضوع کوچکی نیست موضوع دکتر بقایی هم نیست یک موضوع خیلی مهمی است بنده خواهش میکنم آقایان درست چشمهای خودشان را باز بکنند مثل آقایان اعضای شعبه پنجم رودست نخورند چون اینجا رودست خیلی میزنند میگویند مجلس اینجوراست و دارد از اکثریت میافتد و دولت هم اینطوراست و بله یکنفراست اینجا پهلوی دست خودمان هست یکنفر به فراکسیون خودمان اضافه میشود و از این حرفها آنها هم فکرمیکنند تصویبش بکنند چه مانعی دارد یک نفرهم به اعضای فراکسیون اضافه میشود آدم خوبی هم هست واقعا آدم خوبی هم هست حقیقتا شایستگی وکالت دارد من خودم هم بهش رای میدهم ولی آوردنش با این حقه بازی با این پنهانکاری با این توطئه مطلب دیگری است و من یقین دارم که الان یکعده از آقایان اعضای شعبه پنجم پیش وجدان خودشان شرمنده هستند که چرا نیامدند ازمن یک کلمه بپرسند این جریان چه بوده که رای دادهاند حالاخواهش میکنم اعضای کمیسیون دادگستری که هنوز هم فرصت نکردهام اسامیشان را بخوانم که ببینم کیها هستند خواهش میکنم چشمهایشان را خوب بازکنند رودست نخورند و مخصوصا توجه داشته باشند بسوکمیسیون نیندازند این قضیه را چون سوکمیسیون خیلی کارها را آسان میکند در همان کمیسیون هر رسیدگی که بخواهند بکنند این تنها استدعای بندهاست ضمن تشکری که ازجناب آقای میلانی برای مصاحبهای که کرده بودند کردم در هر صورت دولت بجای اینکه موضوع را تعقیب بکند تبلیغات علیه متهمین که یکیش بنده هستم میکند برای چه؟ برای اینکه دولت منظورش بهیچوجه کشف حقیقت نیست یک پرونده سیاسی ساخته شده میخواهند این را به آخربرسانند برای این میخواهند یک عدهای که بنده هم جز آنهاهستم یا بودم یا برخوردم یا خوراندم بهر حال هرچه بگویید آسان است اینها را پیش از این که جلوی یک دادگاه صالحی فرستاده شوند و محاکمه بشوند قبلا زمینه را در اذهان حاضر بکنند و با این تبلیغات خودش همه را و حتی قضات دادگاه را تحت تاثیر قراربدهد والا گمان نمیکنم برای دولت و آنهم با این رادیویی که اینقدر اشکالات فنی دارد که نمیتواند مذاکرات مجلس را پخش بکند دلیل دیگربتوانیم اقامه کنیم که روزها وقت رادیو صرف پخش اقاریر بشود.
نایب رئیس - وقت شما تمام شد
دکتر بقایی – در خاتمه بنده یک تقاضایی از هیات محترم رئیسه مجلس دارم که چون یک مقدار اسنادی هست که ممکن است اینها در این محاکمه بدرد من بخورد و یک مقداراسنادی هم هست که تسجیل اینکه این اسناد در این تاریخ یک جایی گذاشته شده خیلی اهمیت دارد چون یک سندی است که برای بنده خیلی اهمیت دارد ولی اینکه خواسته بشود یک سندی امروز توی پاکتی گذاشته شده لاک و مهر بشود این ممکن است دارای یک ارزشی باشد که اگر ۶ ماه بعد این سند را ارائه بدهند آن ارزش را نداشته باشد مگر اینکه دانسته شود که این کاغذ شش ماه پیش در پاکتی گذاشته شده مثل آن سندی که آن دوست غایب ما آقای دکتر شایگان که آن سند را گفتند رای بدهید باختیارات سندش ممکن است بعد افشاء بشودطبق آن سند رای داده شد و هنوز از سندش خبری نیست در هرصورت میخواهم تسجیل بشود که در این تاریخ این سند در پاکت گذاشته شده و لاک و مهر شده استدعا میکنم برای امروز بعد از ظهر یابرای فردا صبح یک وقتی را هیات محترم رئیسه تعیین بفرمایند که بنده حاضربشوم اینجا و با لاک و مهر خود آقایان آن اسناد را درپاکت بگذاریم و در صندوق مجلس حفظ بشود این تنها تقاضایی است که بنده از آقایان دارم
میراشرافی - دست سرهنگ نادری بسپارید بهتراست