سخنان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی درباره انقلاب شاه و مردم و ارتجاع سرخ و سیاه به هنگام دادن سندهای مالکیت کشاورزان کرمان ۶ خرداد ماه ۱۳۴۲
نسخهٔ تاریخ ۱۲ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۲۳:۰۰ توسط Bellavista (گفتگو | مشارکتها) (اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام)
درگاه انقلاب شاه و مردم | درگاه اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر | اصلاحات ارضی و الغای رژیم ارباب و رعیتی |
سخنان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی درباره انقلاب شاه و مردم و ارتجاع سرخ و سیاه به هنگام دادن سندهای مالکیت کشاورزان کرمان ۶ خرداد ماه ۱۳۴۲
- استقبالی که مردم کرمان در این روز از من کردهاند، نمونه طرز فکر آنها در مورد اقدامات اصلاحی و انقلابی ایران است که فرصت تصویب آن را در ششم بهمن گذشته عموما پیداکرده بودند، و در آن روز یک تنه و یک پارچه اراده ملت ایران را برای تامین آینده با سعادت و افتخار و در عین حال با رفاهیت و مزایای اجتماعی نشان داده بودند.
- راجع به امر اصلاحات ارضی تا به حال صحبتهای زیادی شده است و ناگزیرم بگویم که یکی از بدترین مظاهر ارباب و رعیتی در همین استان کرمان وجود داشت که رعایای سابق در این استان با وضع پریشانی زندگی میکردند و فواید این اصلاحات شاید در اینجا بیش از همه جا محسوس باشد. پس از اینکه مرحله اول اصلاحات ارضی تمام شد – و امیدواریم که این کار در مهر ماه بکلی خاتمه پیدا کند – اساس کشاورزی ایران بر اساس کشاورزی مکانیزه برای افرادی که بخواهند با کارگر کشاورزی کار بکنند و یا بر اساس مالکیت دهقانها و یا خرده مالکینی که راه سازش را با دهقانهای خود پیدا کرده باشند قرار خواهد گرفت. بهر صورت آن وضعیت ناهموار و ناهنجار و غیرقابل تحمل قدیم از بین رفت و این فصل جدید بر اساس عدالت اجتماعی و ازدیاد تولید و بهره بردن به نسبت کار و فعالیت شروع میشود و ضمنا فرصت استفاده از اراضی بایر به وسیله ماشینآلات کشاورزی نیز همیشه در این مملکت باقی است و باقی خواهد ماند. و اما نصیحتی که دارم این است که حتیالمقدور باید در تقویت شرکتهای تعاونی خودتان بکوشید، حداکثر توجه را به آن بکنید و اعتباراتی که لازم دارد فراهم بکنید و بانک اعتبارات و قسمتهای دیگر سرمایههای کافی را باید در اختیار این شرکتهای تعاونی بگذارند تا اینها به نوبه خود بتوانند وسیله کار دهقانان را فراهم بکنند. امروز این وسیله کار شاید تهیه بذر است، تنقیه قنوات و ایجاد قنوات جدید است، یا زدن چاه عمیق است، یا فراهم کردن کود شیمیایی و ماشینآلات کشاورزی است، و اینها وقتی که باعث ازدیاد محصول و درآمد دهقانی و شرکتهای تعاونی آنها شد شرکتهای تعاونی در آتیه این قدر قدرت و استطاعت پیدا خواهد کرد که به سایر احتیاجات آن دهقانهای محل و روستا برسد، یعنی در جایی که لازم باشد برای درمانگاهها، دبستان، کارگاههای فنی، پزشک و ماما و پرستار و غیره تربیت و ترتیب استخدام آنها را بدهد که زندگی آن روستاها و آن دهقانها مطابق اصول جدید و تمدن امروز دنیا ادامه پیدا بکند.
- انقلاب بزرگ ملی که شما در ششم بهمن گذشته تصویب کردید این آینده را برای شما تثبیت خواهد کرد. برای شما طبقات ایران نیز به نوبه خود همین طور آیندهای که به سوی تکامل و پیشرفت و نیکبختی میرود تامین خواهد شد. مال کارگر معلوم است، سایر طبقات نیز وقتی که زندگی دهقان و کارگر ایران رونق پیدا کرد، داد و ستد آنها بیشتر میشود، اصناف ایران استفاده بیشتر میبرند، کارخانهها تولید بیشتر خواهند کرد، برای اینکه قدرت خرید و مصرف مردم بالا میرود و این حسن اداره و رفاهیت مردم فایدهاش به تمام طبقات دیگر به نوبه خود خواهد رسید. و اما احتیاجات به خصوص این استان چند چیزی است که کاملا واضح است واز آن اطلاع داریم و انشاالله بزودی به آن توجه خواهد شد: یکی حداکثر کوشش برای تامین آب مورد احتیاج اراضی زراعتی این استان است. وجود مناطق زرخیز در این استان بر همه کس روشن است، مناطقی دارید که شاید یکی از حاصلخیزترین مناطق دنیا باشد. منتها چند تا نقص و عیب دارد: یکی اینکه راههای مواصلاتی آنها یا خیلی بد است یا اصلا وجود ندارد و باید در تکمیل و اصلاح آنها کوشید. دیگر موضوع تهیه آب است، موضوع تغییر بذر قدیمی به بذر جدید است، موضوع تهیه کود شیمیایی، و موضوع مبارزه با آقات است. برای راههای این استان البته فکرهایی شده و در برنامه پنج ساله سوم پیشبینیهایی شده است. ضمنا مرحله اول ساختمان بندر عباس را نیز عنقریب شروع خواهیم کرد که این استان با دریا و در واقع با دنیا ارتباط مستقیم پیداکند. بدین ترتیب هم از لحاظ تولیدات داخلی و صدور متاعی که قابل صادرات است و هم برای واردات حیاتی این استان تسهیلات بزرگی فراهم خواهد شد، و البته بعد هم به موقع خود کرمان به راهآهن سرتاسری ایران وصل خواهد شد یا به جادهای که همان کاری که از راهآهن ساخته است از آن هم ساخته خواهد بود. ضمنا تکمیل احتیاجات این استان از لحاظ فرهنگ و بهداشت و سایر احتیاجات امروزی است. این دورنمایی که برای کرمان گفتهایم البته پس از سالها و بلکه قرنها محرومیت مسلما مژده روحانگیزی است. خاطرمان میآید که بطوری که در تاریخ ایران روایت میکنند نمی دانم چند مَن چشم از مردم این استان درآوردهاند و چه فجایع دیگر، چه قتلها، و چه کشتارها مرتکب شدند! همین است که متاسفانه این استان از لحاظ آبادانی تا اندازهای است عقب افتاده است. ما باید این عقب افتادگی را جبران بکنیم و در سالهای آینده با سرعت خیلی بیشتری کار بکنیم تا اینکه این استان هم پا به پای سایر استانهای مملکت به سوی ترقی و پیشرفت قدم بردارد. و اما این ترقیات و این اصلاحاتی که از آن اسم بردهایم واقعا مایه امید و شادی میلیونها افراد این مملکت شده است. در روز تصویب ملی ششم بهمن گذشته پنج میلیون و ششصد هزار نفر مرد رای مثبت دادند و چهار هزار و صد و پنجاه نفر رای مخالف. در آن موقع نصف جمعیت مملکت از حق طبیعی و خداداده خود هنوز محروم بودند و نتوانستند مستقیما و رسما شرکت بکنند، ولی کیست که تردید بکند که تمام زنهایی که به سن قانونی رسیده بودند و میتوانستند در این امر شرکت بکنند مسلما آنها نیز رای موافق خودشان را میدادند؟ در این چهار هزار و صد و پنجاه نفر افرادی که رای مخالف دادند یک عدهای حق داشتند، برای اینکه فکر میکردند مستقیما از این اصلاحات ضرر بردهاند. شاید مالکین بزرگی بودند و کسانی بودند که فکر کردند خوب ما از این کار چون ضرر میبریم دیگر چرا برویم رای موافق بدهیم؟ گو اینکه خیلی از مالکین را من اطلاع دارم و میشناسم که در آن روز رفتند و رای موافق هم دادند. کسانی که حالا ما توانیم بفهمیم به طور مستقیم از این اصلاحات احیانا صدمهای دیدهاند ممکن است که در زمره مخالفین باشند.
- دسته دیگر تمام کسانی بودند که دزدند، غارتگرند، سر گردنه میایستند برای اینکه مال مردم را به یغما ببرند، یا دزد روحی هستند، یا افراد بد فکر خبیث بدطینتی هستند که اصلا با هر اقدام مفید و خوبی اصولا مخالفند. یک عدهای هم حسرت میخورند که چرا آنها گو اینکه قادر نبودند این کار را بکنند ولی چرا آنها اسمشان در جریان نبوده است. اینها زیاد مهم نیست. ولی دو نیپ افراد هستند که در همان موقع اعلام برنامه انقلابی ذکری از آنها شده بود. دو تیپ افرادی هستند که از روی مرام و عقیده با این جریان مخالفند: یکی مرتجعین سیاه و یکی خائنین سرخ. علتش چیست؟ آن خائن سرخ وقتی که این اصلاحات بشود دیگر وسیله تخریب و تبلیغ ندارد، دیگر نمیتواند برود پیش دهقان و بگوید که تو استثمار شدهای و مثل حیوان از تو بهرهبرداری میکنند و یک بخور و نمیری فقط به تو میدهند که بتوانی باری بکشی و استفاده را دیگری ببرد. این حرف را دیگر نمیتواند بزند، گو اینکه آن کسی که این حرف را میزند اگر به دست خودش میافتاد برای دهقان دلسوزی نمیکرد بلکه او هم از دهقان به طریق دیگری که ما اطلاع داریم به طور وحشتناکی بهرهبرداری میکرد و دهقان را وادار میکرد که مثل یک حیوان و یک ماشین منتها به عنوان دیگری مورد بهرهبرداری و استفاده قراربگیرد.
- اسم نمیبرم، ولی خودتان می دانید که چه میگویم برای اینکه برای هر کسی این موضوع روشن است. او دیگر به کارگر نمیتواند همین حرفها را تکرار کند، برای اینکه امروز کارگر ما مطابق کار و زحمتی که میکشد از دسترنج عادلانه برخوردار است، کما اینکه در بعضی اوقات اگر به وسیله قراردادهای دسته جمعی با کارفرما موافقت حاصل نکردهاند میتوانند حتی تا حدود بیست درصد درآمد سود ویژه کارخانهها سهیم و شریک باشند.
- وسایل تحریک و تخریب آن مخرب سرخ از او گرفته شده است. زبانش لال شده به کلی گیج شده و هاج و واج مانده، نمیداند چه بکند، غیر از اینکه یک مشت هذیان از روی بیچارگی پشت سر هم ببافد و طوطیوار مثل یک بچه سه ساله آنها را تکرار بکند.
- اما آن مرتجع سیاه، او هم دنیایش فرو ریخته، برای اینکه دنیای او موقعی بود که از جهل و نادانی مردم استفاده میکرد. دنیای او دنیایی بود که در آن یک دهقان سادهای بدون اینکه از حقوق خودش برخوردار باشد یا اطلاع داشته باشد، سرش را پایین بیاندازد و زحمت بکشد و فایده را او ببرد، یعنی مستقیم یا غیرمستقیم فایده را ببرد. دنیای او تمام شد، برای اینکه آن سواریهای بی ارادهای که از اکثریت مردم به آن طریق میشد گرفت، موقوف شد. آن مرکب سواری دیگر وجود ندارد. دنیای او البته خراب شده است، برای اینکه امروز فقط حرف و استدلال در جامعه ما قبول خواهد شد، حرف صحیح و منطقی. این است که او هم دیوانهوار در صدد دروغبافی و ایجاد محیط به اصطلاح خودش، متشنج برای ماهی گرفتن از آب گِلآلود است. ولی او هم مثل آن یک همین طور گیج و به کلی مایوس و بیچاره مانده است و آن زندگی هم مدتها است سپری شده است و دیگر هیچوقت تکرار نخواهد شد. دشمنان حقیقی عظمت و ترقی مملکت به این طریق معرفی و رسوا شدهاند و دیگر حربه آنها اثری ندارد. ولی شما باید متوجه باشید که اگر اشخاصی به آن زبان آمدند و نزد شما خواستند این قبیل سمپاشیها را بکنند، آنها را از خودتان دور بکنید و اجازه نزدیکی آنها را به خودتان ندهید، برای اینکه غیر از شر و بدبختی از وجود آنها کاری ساخته نیست. برای تضمین دایمی این انقلاب ملی ما شما را متوجه میکنیم در انتخاباتی که عنقریب در مملکت ایران انجام خواهد شد، هر فردی نسبت به حال و نسبت به آینده مملکت خود وظایفی دارد، و آن وظیفه امروز حفظ این انقلاب بزرگ ماست که باید آن را محکمتر و قویتر به اعقاب خودمان تحویل بدهیم. در روز انتخابات شما هر که باشید، چه شهری و چه دهقان، از هر طبقهای که باشید، چه شهری و چه دهقان، از هر طبقهای که باشید و به خصوص شما دهقانها که امروز خطاب من بیشتر به شماست متوجه باشید افرادی را بشناسید و آنها را انتخاب بکنید که با اصول مقدس ملی ما که یک مرتبه در ششم بهمن تصویب کردید، مومن و معتقد باشند، رای خودتان را به مردها و به زنهایی بدهید که در این راه مسلما قدم بردارند و تزلزلی به خودشان راه ندهند. به این طریق است که ما خواهیم توانست در آینده نزدیکی بنیان ایران نوین را بر پایه تمدن کهن در دنیای مترقی امروز بگذاریم و با کمال سربلندی و سعادت و افتخار به سوی آینده قدمهای محکم و مثبتی را برداریم.