دیوان شمس/گر گمشدگان روزگاریم
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | دیوان شمس (غزلیات) (گر گمشدگان روزگاریم) از مولوی |
' |
گر گمشدگان روزگاریم | ره یافتگان کوی یاریم | |
گم گردد روزگار چون ما | گر آتش دل بر او گماریم | |
نی سر ماند نه عقل او را | گر ما سر فتنه را بخاریم | |
این مرگ که خلق لقمه اوست | یک لقمه کنیم و غم نداریم | |
تو غرقه وام این قماری | ما وام گزار این قماریم | |
جانی ماندهست رهن این وام | جان را بدهیم و برگزاریم |