دیوان شمس/کجا شد عهد و پیمانی که کردی
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | دیوان شمس (غزلیات) (کجا شد عهد و پیمانی که کردی) از مولوی |
' |
کجا شد عهد و پیمانی که کردی | کجا شد قول و سوگندی که خوردی | |
نگفتی چرخ تا گردان بود گرد | از این سرگشته هرگز برنگردی | |
نگفتی تا بود خورشید دلگرم | نکاهد گرم ما را هیچ سردی | |
نگفتی یک دل و مردانه باشیم | به جان جمله مردان و بمردی | |
مرا گویی اگر من جور کردم | بدان کردم که پیش از من تو کردی | |
چرا شاید که با چون من گدایی | چو تو شاهنشهی گیرد نبردی | |
میان ما و تو سرکنگبین است | ز من سرکه ز تو شکرنوردی | |
چو من سرکه فروشم پس تو شکر | بیفزا چون به شیرینی تو فردی | |
منم خاک و چو خاکی باد یابد | تو عذرش نه مگویش گرد کردی | |
نباشد راه را عار از چو من گرد | که زر را عار نبود رنگ زردی | |
شهاب آتش ما زنده بادا | چو القاب شهاب سهروردی |