دیوان شمس/بیا جانا که امروز آن مایی
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | دیوان شمس (غزلیات) (بیا جانا که امروز آن مایی) از مولوی |
' |
بیا جانا که امروز آن مایی | کجایی تو کجایی تو کجایی | |
به فر سایهات چون آفتابیم | همایی تو همایی تو همایی | |
جهان فانی نماند ز آنک او را | بقایی تو بقایی تو بقایی | |
چه چنگ اندر تو زد عالم که او را | نوایی تو نوایی تو نوایی | |
چو عاشق بیکله گردد تو او را | قبایی تو قبایی تو قبایی | |
خمش کردم ولی بهر خدا را | خدایی کن خدایی کن خدایی |