دیوان شمس/ای دو چشمت جاودان را نکته‌ها آموخته

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دیوان شمس (غزلیات) (ای دو چشمت جاودان را نکته‌ها آموخته)
از مولوی
'


ای دو چشمت جاودان را نکته‌ها آموخته جان‌ها را شیوه‌های جان فزا آموخته
هر چه در عالم دری بسته‌ست مفتاحش تویی عشق شاگرد تو است و درگشا آموخته
از برای صوفیان صاف بزم آراسته وانگهانی صوفیان را الصلا آموخته
وز میان صوفیان آن صوفی محبوب را سر معشوقی مطلق در خلاء آموخته
و آن دگر را ز امتحان اندر فراق انداخته سر سر عاشقانش در بلا آموخته
عشق را نیمی نیاز و نیم دیگر بی‌نیاز این اجابت یافته و آن خود دعا آموخته
پیش آب لطف او بین آتشی زانو زده همچو افلاطون حکمت صد دوا آموخته
با دعا و با اجابت نقب کرده نیم شب سوی عیاران رند و صد دغا آموخته
پرجفایانی که ایشان با همه کافردلی مر وفا را گوش مالیده وفا آموخته
زخم و آتش‌های پنهانی است اندر چشمشان کهنان را همچو آیینه صفا آموخته
جمله ایشان بندگان شمس تبریزی شده در تجلی‌های او نور لقا آموخته