دیوان شمس/ایا گم گشتگان راه و بیراه
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | دیوان شمس (غزلیات) (ایا گم گشتگان راه و بیراه) از مولوی |
' |
ایا گم گشتگان راه و بیراه | شما را باز میخواند شهنشاه | |
همیگوید شهنشه کان مایید | صلا ای شهره سرهنگان به درگاه | |
به درگاه خدای حی قیوم | دعا کردن نکو باشد سحرگاه | |
بپیوندید پیوند قدیمی | چو هی چفسیده بر دامان الله | |
چو یوسف با عزیز مصر باشید | برون آیید از زندان و از چاه | |
دلا بیگاه شد بازآ به خانه | که ترک آید شبانگه سوی خرگاه | |
صلا اکنون میان بستهست ساقی | صلا کز مهر سرمست است دلخواه | |
به مقناطیس آید آخر آهن | به سوی کهربا آید یقین کاه | |
کنون درهای گردون برگشادند | که عاجز شد فلک از ناله و آه | |
بیا سجده کنان چون سایهای دوست | که بر منبر برآمد امشب آن ماه | |
مثال صورتی پوشیده گر چه | منزه بود از امثال و اشباه | |
چو گنج جان به کنج خانه آمد | به گردش میتنیدم همچو جولاه | |
خمش کن تا که قلماشیت گویم | ولکن لا تطالبنی بمعناه | |
ولیک آن به که آن هم شیر گوید | کجا اشکار شیر و صید روباه |