دیوان شمس/از یکی آتش برآوردم تو را

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دیوان شمس (غزلیات) (از یکی آتش برآوردم تو را)
از مولوی
'


از یکی آتش برآوردم تو را در دگر آتش بگستردم تو را
از دل من زاده‌ای همچون سخن چون سخن آخر فروخوردم تو را
با منی وز من نمی‌داری خبر جادوم من جادوی کردم تو را
تا نیفتد بر جمالت چشم بد گوش مالیدم بیازردم تو را
دایم اقبالت جوان شد ز آنچ داد این کف دست جوامردم تو را