دور جهان بیدل شیرازی

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو


دست بر آن طرّۀ عنبر فشان خواهم زدن پشت پایی بر سر کون و مکان خواهم زدن




هر دم از زلف پریشانش ببوسم روز و شب بر هم این نظم شب و روز جهان خواهم زدن




تا به جز جانان نبیند دیده ام آخر شبی مشعلی از حسن او در بزم جان خواهم زدن




هفت ملت را خط بطلان بسر خواهم کشید حلقه سان سر بر در پیر مغان خواهم زدن




گر به کام من نگردد زین سپس دور جهان زاه سوزان شعله ای در آسمان خواهم زدن




گر چه پیرم کرد دور روزگار از برق آه آتشی در خرمن پیر و جوان خواهم زدن




شمع رخسارش به بزم دل تجمّل ها کند خویش را بیدل بران پروانه سان خواهم زدن



M rastgar ‏۱ اوت ۲۰۱۱، ساعت ۰۷:۴۱ (UTC)––––