خوان دوم شاهنامه

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو

خوان دوم شاهنامه (نهیب تشنگی)

بیابانی گرم و خشک پیش می اید و رفتن راه به خاطر تشنگی بر رخش و رستم دشوار می شود.رستم از شدت گرسنگی سست و از خود بیخود بر زمین می افتد و به خداوند می نالد.در همان حال میشی از پیش او می گذرد.رستم در پی میش،روان می شود و به چشمه ای می رسد. آب می خورد و زین از رخش بر می گیرد و تن اسب را می شوید وپس از شکار گوری و بریان کردن و خوردنش آهنگ خواب می کند و به رخش می گوید اگر دشمنی پدیدار شود خود با او نیاویزد و رستم را اگاه کند.

منابع

  • دکتر کامل احمد نژاد - فارسی عمومی - نشر طراوت ۱۳۸۸ -صفحه ۱۶-۱۷