خواجوی کرمانی (غزلیات)/آنکه لعلش عین آب زندگانی یافتیم
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | خواجوی کرمانی (غزلیات) (آنکه لعلش عین آب زندگانی یافتیم) از خواجوی کرمانی |
' |
آنکه لعلش عین آب زندگانی یافتیم | در رهش مردن حیات جاودانی یافتیم | |
راستی را پیش آن قد سهی سرو روان | نارون را در مقام ناروانی یافتیم | |
کار ما بی آتش دل در نگیرد زانکه ما | زندگی مانند شمع از جان فشانی یافتیم | |
گر چه رنگ عاشقان از غم شود چون زعفران | ما همه شادی ز رنگ زعفرانی یافتیم | |
خسروان گر سروری در پادشاهی میکنند | ما سریر خسروی در پاسبانی یافتیم | |
اهل معنی از چه رو انکار صورت کردهاند | زانکه صورت را همه گنج معانی یافتیم | |
ما اگر پیرانه سر در بندگی افتادهایم | همچو سرو آزادگی در نوجوانی یافتیم | |
جامهی صوفی بگیر و جام صافی ده که ما | دوستکامی راز جم دوستکانی یافتیم | |
رفتن دیر مغان خواجو بهنگام صبوح | از غوانی و شراب ارغوانی یافتیم |