خاقانی (غزلیات)/ای آتش سودای تو خون کرده جگرها

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۹ اکتبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۹:۱۳ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکت‌ها) (clean up using AWB)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' خاقانی (غزلیات) (ای آتش سودای تو خون کرده جگرها)
از خاقانی
'


ای آتش سودای تو خون کرده جگرها بر باد شده در سر سودای تو سرها در گلشن امید به شاخ شجر من گلها نشکفند و برآمد نه ثمرها ای در سر عشاق ز شور تو شغب‌ها وی در دل زهاد ز سوز تو اثرها آلوده به خونابه‌ی هجر تو روان‌ها پالوده ز اندیشه‌ی وصل تو جگرها وی مهره‌ی امید مرا زخم زمانه در ششدر عشق تو فرو بسته گذرها کردم خطر و بر سر کوی تو گذشتم بسیار کند عاشق ازین گونه خطرها خاقانی از آنگه که خبر یافت ز عشقت از بیخبری او به جهان رفت خبرها