خاقانی (غزلیات)/مرا تا جان بود جانان تو باشی
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | خاقانی (غزلیات) (مرا تا جان بود جانان تو باشی) از خاقانی |
' |
مرا تا جان بود جانان تو باشی | ز جان خوشتر چه باشد آن تو باشی | |
دل دل هم تو بودی تا به امروز | وزین پس نیز جان جان تو باشی | |
به هر زخمی مرا مرهم تو سازی | به هر دردی مرا درمان تو باشی | |
بده فرمان به هر موجب که خواهی | که تا باشم، مرا سلطان تو باشی | |
اگر گیرم شمار کفر و ایمان | نخستین حرف سر دیوان تو باشی | |
به دین و کفر مفریبم کز این پس | مرا هم کفر و هم ایمان تو باشی | |
ز خاقانی مزن دم چون تو آئی | چه خاقانی که خود خاقان تو باشی |