خاقانی (غزلیات)/شور عشق تو در جهان افتاد
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | خاقانی (غزلیات) (شور عشق تو در جهان افتاد) از خاقانی |
' |
شور عشق تو در جهان افتاد | بیدلان را به جان زیان افتاد | |
تو هنوز از جهان نزاده بدی | کز تو آوازه در جهان افتاد | |
آتشی زد غم تو در جانم | که شرارش بر آسمان افتاد | |
تو سلامت گزین که نام دلم | از ملامت به هر زبان افتاد | |
کار من مصلحت کجا گیرد | خاصه کاین فتنه در میان افتاد | |
صوتر حال خصم و خاقانی | مثل مار و باغبان افتاد |