خاقانی (غزلیات)/زان زلف مشک رنگ نسیمی به ما فرست
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | خاقانی (غزلیات) (زان زلف مشک رنگ نسیمی به ما فرست) از خاقانی |
' |
زان زلف مشک رنگ نسیمی به ما فرست | یک موی سر به مهر به دست صبا فرست | |
زان لب که تا ابد مدد جان ما ازوست | نوشی به عاریت ده و بوسی عطا فرست | |
چون آگهی که شیفته و کشتهی توایم | روزی برای ما زی و ریزی به ما فرست | |
بندی ز زلف کم کن و زنجیر ما بساز | قندی ز لب بدزد و به ما خونبها فرست | |
بردار پرده از رخ و از دیدههای ما | نوری که عاریه است به خورشید وافرست | |
گاهی به دست خواب پیام وصال ده | گه بر زبان باد سلام وفا فرست | |
خاقانی از تو دارد هردم هزار درد | آخر از آن هزار یکی را دوا فرست | |
باری گر اینهمه نکنی مردمی بکن | از جای بردهای دل او باز جا فرست |