خاقانی (غزلیات)/دلم در بحر سودای تو غرق است
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | خاقانی (غزلیات) (دلم در بحر سودای تو غرق است) از خاقانی |
' |
دلم در بحر سودای تو غرق است | نکو بشنو که این معنی نه زرق است | |
فراقت ریخت خونم این چه تیغ است | نفاقت سوخت جانم این چه برق است | |
جهان بستد ز ما طوفان عشقت | امانی ده که ما را بیم غرق است | |
تو هم هستی در این طوفان ولیکن | تو را تا کعب و ما را تا به فرق است | |
اگرچه دیگری بر ما گزیدی | ندانستی کز او تا ما چه فرق است |