خارا شکاف بیدل شیرازی

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو




عارض نیکوی تست آینۀ جان خلق همه صورت و تو معنیی انسان




ما بتو مستغرق و تو فارغی از ما ما به تو مستانس وز ما تو گریزان




جلوۀ روی تو برد دل ز زلیخا وان همه افسانه بود یوسف کنعان




لعل لب تست زیر زلف شبه رنگ یا ظلماتست و خضر و چشمۀ حیوان




در همه عالم به هیچ کس نگذارند خاطر مجموع آن دو زلف پریشان




نسبت رویت به برگ گل نتوان داد سیب درختان کجا و سیب زنخدان




گر همه روئینه تن ز پای در آرد ترک کماندار تو به ابرو و مژگان




تیر تو خارا شکاف و بیدل مسکین سینه چو پرویزنش ز ناوک خوبان


M rastgar ‏۱ اوت ۲۰۱۱، ساعت ۰۷:۴۸ (UTC)––––