حسن شمايل بیدل شیرازی

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو




كرده به رخ زلف حلقه حلقه حمايل تا كشد آن سلسله كرا به سلاسل




چون تو گشائي كمان چرا ندهم جان چون تو كمند افكني چرا نبري دل




گر تو زني زخم مرهمست جراحت ور تو دهي جام شهد زهر هلاهل




جان ز جفايت به لب رسيد و هنوزم جان بتو مشتاق و دل بوصل تو مايل




از پي طوف حريم كعبة كويت سوي عراق از حجاز روي قبايل




وصف جمال تو گشت نقل مجالس نعت جميل تو هست زيب محافل




ذكر تو ورد زبان عارف و عامي فكر تو نقش قلوب عالم و جاهل




نادر عصر است جمع صورت و معني حسن خصايل ترا و حسن شمايل




صورت خوب ار دليل سيرت زيباست روي تو بر فضل تو ادّل دلايل




ما بتو مستغرق و تو غرق معاني ما بتو مشغول و تو به ذكر مسايل




هر كه در آمد به حلقة تو ز خود رفت غير تو بر جا نماند سامع و قايل




با تو بپيوست هر كسي كه ز خود رست هستي بیدل هنوز مانع و حايل


M rastgar ‏۱ اوت ۲۰۱۱، ساعت ۰۷:۲۱ (UTC)