حافظ (غزلیات)/منم که گوشه میخانه خانقاه من است

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' حافظ (غزلیات) (منم که گوشه میخانه خانقاه من است)
از حافظ
'


منم که گوشهٔ میخانه خانقاه من است دعایِ پیر مُغان، وِرد صبحگاه من است
گَرَم ترانهٔ چنگ، صبوح نیست چه باک؟ نوای من به سحر، آه عَُذرخواه من است
ز پادشاه و گدا فارغم بحمدالله گدایِ خاکِ درِ دوست، پادشاه من است
غرض ز مسجد و میخانه‌ام وصال شماست جز این خیال ندارم؛ خدا گواه من است
مگر به تیغ اَجَل خیمه برکَنم ور نی رَمیدن از در دولت نه رسم و راه من است
از آن زمان که بر این آستان نهادم روی فرازِ مسندِ خورشید تکیه‌گاه من است
گناه اگر چه نبود اختیار ما حافظ تو در طریق ادب باش و گو: «گناه من است»