حافظ (غزلیات)/ساقیا آمدن عید مبارک بادت

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' حافظ (غزلیات) (ساقیا آمدن عید مبارک بادت)
از حافظ
'


ساقیا! آمدن عید مبارک بادت وآن مواعید که کردی مرود از یادت
در شگفتم که در این مدت ایّام فراق برگرفتی ز حریفان دل و دل‌می‌دادت
برسان بندگیِ دختر رَزْ، گو بِدَرآی که دم و همت ما کرد ز بند آزادت
شادی مجلسیان در قدم و مقدم توست جای غم باد هر آن دل که نخواهد شادت
شکر ایزد که ز تاراج خزان رخنه نیافت بوستان سمن و سرو و گل و شمشادت
چشم بد دور، کزآن تفرقه‌ات بازآورد طالع ناموَر و دولت مادرزادت
حافظ از دست مده دولتِ این کشتیِ نوح ور نه طوفان حوادث ببرد بُنیادت