حافظ (غزلیات)/رواق منظر چشم من آشیانه توست
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | حافظ (غزلیات) (رواق منظر چشم من آشیانه توست) از حافظ |
' |
رَواقِ مَنظَرِ چَشمِ من، آشیانهی توست | کرم نما و فرودآ، که خانه، خانهی توست | |
به لطف خال و خط، از عارفان ربودی دل | لطیفههای عجب زیر دام و دانهی توست | |
دلت به وصل گل، ای بلبل صبا، خوش باد | که در چمن، همه گُلبانگ عاشقانهی توست | |
علاج ضعف دل ما به لب حَوالت کن | که این مُفرّح یاقوت در خزانهی توست | |
به تن مُقصرم از دولتِ مُلازِمتت | ولی خلاصهی جان خاک آستانهی توست | |
من آن نیام که دهم نقد دل به هر شوخی | درِ خزانه به مُهر تو و نشانهی توست | |
تو خود چه لعبتی ای شهسوار شیرین کار | که تُوسنی چو فَلَک، رام تازیانه توست | |
چه جای من؟ که بِلَغزَد سِپِهر شُعبده باز | از این حِیَل که در اَنبانهی بهانهی توست | |
سرود مجلست اکنون فلک به رقص آرد | که شعر حافظ شیرین سخن ترانهی توست |