تو شش ماهست رفتی از کنارم

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
                      تقدیم به روح کسی که همیشه یادش دردلم زنده خواهد ماند

توشش ماهست رفتی ازکنارم پیاپی روزهارامی شمارم

تورامن باغمت تنها گذارم ؟ روم درگوشه ای چون ابربارم

تورادررنج واندوهت نیابم ؟ مگردربی کسی طاقت بیارم

چراازمن توآخردل بریدی که دیگرگون شده بعدازتوکارم

زهجرت ناله ها کردم من افسوس که بعدازرفتنت یاری ندارم

توگفتی فکریاری باش اینک که می خواهم روم من ازدیارم

ولی درپاسخت گفتم من آنروز مگرخواهی توبندی کوله بارم ؟

توگفتی باتومن شوخی نمودم کدامین روزبودی تو خمارم ؟

تورا باورنمودم من صدافسوس که بعداز آن نماندی در کنارم

مرا با غم رها کردی ورفتی توکردی اینچنین غم راشکارم

نگفتی بی تو من تنهایم اینجا که چابک اسب غم را من سوارم

نگفتی روز را شب می کنم من به امیدی که باشی غم گسارم

ولی حالا چه باید می کنم من که تنها مانده ام با حال زارم

الهی رفته باشی بادلی شاد من این را از خدایت خواستارم