(تفاوت) → نسخهٔ قدیمیتر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
این چه حسنست کزان شهر همه پر غوغاست |
|
وان چه قدی که از آن شور قیامت برپاست |
منتظر خلق که بنشینی و بنشانی شور |
|
ننشستی و فغان از دل مردم برخاست |
یارب این کیست که چون میگذرد از غم او |
|
بر سر هر گذری زاشک روان صد دریاست |
نه همین چاک ز دست تو گریبان منست |
|
که درین شهر بسی جامه ز جور تو قباست |
چشم مستش به یکی غمزه دل از خلقی برد |
|
ترک چون مست شود شیوه اش آری یغماست |
هر که بیند سر آن زلف و پریشان نشود |
|
هر ملامت که کند بر من شوریده رواست |
خود گرفتم که ز پا بند گشودم صیاد |
|
رشته هایی که به دل بسته هنوزم برجاست |
وصل جانان چو نباشد به چه کار آید جان |
|
گو بیا مرگ که بیدل به تو مشتاق لقاست |
M rastgar ۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۱۸:۰۲ (UTC)