بیانات اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر هنگام باریابی روسای انجمنهای شهر و شهرداران سراسر کشور در کاخ نیاوران ۹ دی ماه ۱۳۴۸
برنامه عمرانی چهارم | اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران | روزشمار انقلاب شاه و مردم |
۹ دی ۱۳۴۸
بیانات شاهنشاه در شرفیابی رؤسای انجمنهای شهر و شهرداران سراسر کشور
(در کاخ نیاوران)
کنفرانسی که تشکیل شدهبود، مسلماً برای آشنایی شما با مسائل مختلف و پیشرفت کارهایتان مفید بودهاست. همانطوری که پیشنهاد شدهاست، لازم است سالی یک بار این کنفرانس تشکیل گردد تا هم روشن شود که طی یک سال کارها به چه طریق پیشرفت کردهاست، و هم اینکه چه اشکالاتی در کارها بوده و چه نوع اشکالاتی ممکن است پیش بیاید که مانع انجام کار بشود، یا احتمالاً کارها را کند و مشکل سازد.
وظیفه شما بسیار سنگین است، چون هم باید کارها را درست انجام بدهید، هم رضایت مردم را به دست آورید، و هم آنقدر وظیفهشناس و مآلاندیش باشید که دورنمای مملکت خود و تحول جامعه ایرانی را با درایت و تیزبینی ببینید و پیشبینیهای لازم را بکنید و بعضی اوقات هم تصمیماتی بگیرید که اگر امروز احیاناً باعث رضایت خاطر فوری همه واقع نشود، تصمیم شما طی ده سال یا پانزده سال دیگر، نتیجهبخش باشد و باعث خوشنودی نسل بعدی گردد.
در این مورد مثالی میزنم: با برنامه مترقیانهای که ما در پیش داریم، تعداد جمعیت دهات ایران باید نسبت به گذشته و نسبت به کل جمعیت مملکت کمتر بشود. طبیعتاً به همان نسبت بر تعداد جمعیت شهرها و قطبهای صنعتی و فعالیتهای غیرکشاورزی افزوده خواهدشد. فرض بکنیم امروزه یکی از این شهرها بیستهزار نفر جمعیت دارد، ولی برنامههای صنعتی و عمرانی کشور این شهر را در آینده به صورت یک قطب صنعتی درخواهدآورد. از لحاظ محدوده شهر، وسعت آن کم، و از لحاظ رساندن آب، اشکالات فراوان است. از هر سو تقاضا میرسد که اجازه خانهسازی دادهشود، و عادیترین کار این خواهدبود که جلوی هر کس را رها بکنید تا برود یک خانه یک طبقه محقر برای خودش بسازد. این خانهها هر فاصلهای که با هم میخواهند داشتهباشند، داشتهباشند. پس از مدتی خانههای زیادی ساخته میشود و بعد به واسطه موقعیت خاص خود که قابل تبدیلشدن به یک قطب صنعتی است، در آتیهای نزدیک، شاید طی ده سال، تبدیل به یک شهر ۲۰۰ هزار نفری یا ۴۰۰ هزار نفری خواهدشد. از این رو شما باید امروز پیشبینی آن روز را بکنید و نقشه شهر را مطابق آن آینده بکشید. نقشه را باید قبلاً روی زمین پیاده بکنید. هر قدر کابلکشی و کانالکشی برای برق و آب و تلفن و احیاناً برای گاز لازم است، قبلاً باید پیشبینی بکنید، خیابانهای اصلی، میدانهای متعدد، فضاهای سبز، زمینهای بازی و ورزش، و همه نقاطی را که جنبه عمومی دارند، باید قبلاً پیشبینی بکنید. اگر هم امروز ضرورت این کار دانسته نشود، وظیفه وجدانی شما این است که به فکر فردا باشید، نه مثل همین پایتخت خودمان، که خیابانهایش را هر یک ده دفعه بیست دفعه برای کاری کندهاند، یک دفعه برای آب، یک دفعه برای برق، یک دفعه برای تلفن. حقیقتاً این وضع جنبه کارهای ملانصرالدین را پیدا کرده که هم باعث تمسخر شده، و هم موجب تحیر و تأسف است.
ممکن است اهمیت این قبیل پیشبینیها را عدهای ندانند و بگویند الان که احتیاجی به آنها نیست، باید این و آن را راضی کرد، و بعد توصیه کنند که فلان کار را بکنید و فلان شخص را راضی نمایید و فلان خیابان را در جایی که ما میگوییم، بکشید. و حال شهردار باید وظیفه وجدانی خودش را انجام بدهد و فکرکند که حسابش پیش مردم است و مردم باید به بیلان کار او و به حساب کارهایش رسیدگی بکنند، نه آنکه برای رضای خاطر این و آن به کار اساسی خودش لطمهای بزند.
برای پیشبینی آینده مملکت و اینکه هر شهری آیندهاش طبق نقشههای بزرگ مملکتی چگونه باید باشد، قبل از همه وزارت کشور باید از جزئیات پیشرفتها و ترقیات آینده مملکت، از تأسیس قطبهای کشاورزی و صنعتی کشور مطلع باشد، و بعد شهرداریها و انجمنهای شهر را از آن آگاه سازد، حتی اگر لازم باشد به وسیله دفاتر فنی که چه در وزارت کشور، چه در وزارت آبادانی و مسکن، چه در سازمان برنامه وجود دارد، نقشه مورد نیاز شهرداریها را تهیه نموده و در اختیار آنها بگذارد.
وظیفه مهم دیگری که شما دارید، تشویق کارهای تعاونی است. هر اندازه کارهای شهری که شما شهردار آن هستید و تأمین زندگی مردم آن شهر به وسیله امور تعاونی صورت گیرد، تسهیلات بیشتری در کارهای شما پیدا میشود، زیرا واسطهها کم میشوند، میزان عرضه افزایش مییابد، قیمت خرید ارزانتر میگردد، و شما میتوانید کالا را از تولیدکننده اول به قیمت بیشتر بخرید، و به مصرفکننده ارزانتر از قیمت روز بفروشید و این امر تنها بر اساس تعاونی صورت میگیرد.
کارهای بیمه اجتماعی که در یکی از اصول و نکات مهم انقلاب ما هست، اگر مستقیماً به وسیله خود شهرها انجام نشود، به وسیله شرکتهای بزرگتری که تأسیس خواهدشد، میتوان آن را انجام داد.
وظیفه دیگری که شهرداریها دارند، تأمین زندگی افرادی است که در شهرداریها خدمت میکنند. از لحاظ بیمههای گوناگون، از لحاظ بهداشت، از لحاظ آموزش و پرورش و تربیت بچههایشان باید به آنها کمک کنید.
بیش از این وارد جزئیات کار روزانه شهرداران و شهرداریها نمیشوم. البته کارهای سنگینی دارید، زیرا دائم مواجه با تقاضا هستید، دائم با توقعات گوناگون روبهرو هستید. ولی این شغلی است که خودتان انتخاب کردهاید. از این رو باید با کمال خوشرویی و در عین حال با متانت و بعضی اوقات در کمال استقامت به کارهایتان برسید، تا به این ترتیب انشاءالله بتوانید وظیفهای را که در برابر خداوند و در مقابل مردم دارید، به بهترین وجه به انجام برسانید.