بیانات اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر هنگام باریابی دانشجویان ایرانی خارج از کشور در کاخ سعدآباد ۲۹ امرداد ماه ۱۳۴۸
برنامه عمرانی چهارم | اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران | روزشمار انقلاب شاه و مردم |
۲۹ مرداد ۱۳۴۸
بیانات شاهنشاه در شرفیابی دانشجویان ایرانی مقیم خارج کشور
(در کاخ سعدآباد)
فرصت مغتنمی است که بار دیگر با عدهای از شما دانشجویان ایرانی که هر یک در رشتهای در خارج از مملکت درس میخوانید و یقیناً آن رشته برای اجتماع امروز ایران مفید و لازم است، صحبت میکنم.
برای شما در راه مشخصی که انتخاب کردهاید و در راه خدمت به جامعه ایرانی، آرزوی موفقیت دارم.
احساس میکنم که همه شما از اینکه در حین تحصیل فرصت بازدید کشور خود را پیدامیکنید، خوشوقت هستید و این امر که نشانهای از صفات خاص و قدیمی ایرانی است، حاکی از آن است که ایرانی در هر جا که باشد، هرگز نمیتواند دل و روح خود را از وطن خویش جدا بداند.
میشنوم هر بار که شما از میهن خویش بازدید میکنید، با تحولاتی که در کشورتان جریان دارد و در حال تکوین و پیشرفت است، آشنا میشوید. این آشنایی به شما امکان میدهد که نزد خودتان درباره وضع گذشته و حال و آینده ایران قضاوت کنید، و هر کدام از شما که بخواهد به ایران بازگردد بداند که با چه وضع و حالی روبهرو خواهدبود، و در چه رشتهای میتواند گوشه کاری را بگیرد و در به حرکت درآوردن چرخ بزرگ مملکت شرکت کند.
میل ندارم در اینجا در اطراف کارهایی که میشود توضیح بدهم، زیرا لابد خودتان با آن آشنا شدهاید و جلسه امروز ما هم جلسه توجیه نیست، بلکه جلسه معارفه یا تجدید دیدار و یا جلسه انس و الفت است، ولی نکتهای که به خوبی روشن است و هرگز نمیتوان آن را پوشاند، این است که مملکت شما در میان یک اقیانوس پرطوفان و متلاطم، با آرامش و قاطعیت هر چه بیشتر رو به سربلندی و پیشرفت و ترقی گام برمیدارد، و این دیگر با شما است که مقایسه کنید و ببینید که نیازمندیهای یک اجتماع چیست و در آن اصولاً به چه ایدهآلهایی میتوان فکرکرد. زیرا بالاخره این ایدهآلها را بشر باید از قوه به فعل درآورد، و بشر مخلوقی است که مانند مخلوقات دیگر، نقاط ضعف و قدرت دارد و با درنظرگرفتن همین قدرت و ضعف است که ممکن است تحقق ایدهآلها از بشر ساخته باشد یا نباشد.
چیزی که من به آن اشاره میکنم این است که بشر چگونه میتواند با وجود نقاط ضعف و قدرتش، اجتماع خویش را به مرحلهای برساند که به نظر ما مرحله تکمیلی است. یعنی هم عدالت باشد و هم آزادی، هم ترقی باشد و هم خوشبختی.
اینها هر کدام، هم مکمل دیگری است و هم ترمزکننده دیگری. مثلاً عدالت بدین معنی است که همه کس در شرایط مساوی به سر برد، و آزادی بدین معنی که هر کس در حدود قوانین در زندگی آزاد باشد. اما هرگاه این دو بدون هیچگونه قید و بندی برقرارباشند، ممکن است این فکر پیش آید که آزادی در این است که هر کس به آزار دیگری بپردازد و یا حتی اگر میلش کشید، دیگری را به قتل برساند. اما عدالت چنین مقرر میدارد که قانون از چنین کاری ممانعت کند و نتیجه آنکه آزادی فقط درحدود قوانین باید وجود داشتهباشد.
ما آزادی را به صورتهای دیگر نیز تعبیرمیکنیم. مثلاً امروز ما نمیتوانیم تحمل کنیم که کسی به عنوان «آزادی» فرد دیگری را عملاً استثمارکند، ولو آنکه آن شخصِ استثمارشده، ظاهراً به میل خودش به خدمت استثمارکننده وارد شدهباشد، و یا خدمت خویش را ولو به میل خودش، به میزان و مقداری بفروشد که در شأن و حیثیت انسانی و اجتماعی او نباشد. البته ظاهر قضیه این است که همه چیز در کمال آزادی صورت گرفته، و فرد به میل خودش مستخدم شده، اما عدالت اجتماعی ما این اجازه را نمیدهد که کسی حتی بدین طرز مورد استثمار دیگری واقع شود.
گاه اتفاق میافتد که فیالمثل مقدار نزولات آسمانی فقط به قدری است که مقداری زمین را آبیاری میکند و برای مصارف مختلف یک عده کافی است و تکافوی احتیاجات یک واحد صنعتی را نیز میکند. یعنی مقدار آن محدود است. در اینجا عدالت حکم میکند که این آب زیر نظر دستگاهی که نفع عمومی جامعه را در نظر دارد، توزیع شود. البته ممکن است گفتهشود که هر کس آزاد است در زمین خودش کار کند، چاه بزند، آب استخراج کند، ولی اعتقاد ما این است که با آنکه مالکیت زمین محترم است، اما آب را نمیتوان منحصراً در مالکیت یک فرد دانست، زیرا وجود آب یا فقدان آن چیزی است که در سرنوشت کلی و عمومی یک ملت تأثیر دارد.
بر اساس همین فلسفه بودهاست که ما به مسایلی از این قبیل پرداختهایم و مثلاً آب را ملی اعلام کردهایم. البته این یکی نیز خود ترمزکننده دیگری برای همان آزادی مطلق است که اشاره کردم که هر کس فکرکند چون صاحب زمینی است صاحب آب نیز هست و با آب هر چه بخواهد میتواندبکند.
اینک با شما است که در این باره قضاوت کنید. همه قوانینی که ما در کشور خود وضع کردهایم، بدین منظور است که در عین حال، هم واجد اصول عدالت شایسته یک اجتماع پیشرفته باشد، و هم آزادیهای انسانی و بسیار محترم فردی را در بر بگیرد. بدین ترتیب دورنمای این اجتماع در نزد شما مبهم نیست. همه شما به حد کافی رشد کردهاید و همگی قدرت تشخیص و تفکر و مقایسه دارید و از خارج که سفر کردهاید و از چهار دیوار کشورتان خارج شدهاید و سرزمینهای دیگر را نیز دیدهاید و طبعاً نیک و بد آنها را میشناسید، به خوبی میتوانید قیاس کنید. آن وقت تصمیم با شما خواهدبود که ببینید در چنین اجتماع و محیطی، بیشتر از زندگی و کار و کوشش لذت خواهیدبرد و احساس مفیدبودن خواهیدکرد، یا در جاهای دیگر.
من در حال حاضر دو وعده میتوانم به شما بدهم؛ یکی این است که تا وقتی سرگرم هستید، در هر جا که باشید، مسئولان امر بیش از پیش در حل مسایل تحصیلی شما خواهندکوشید و هر مساعدتی از آنان ساخته باشد، خواهندکرد تا از تحصیل عقب نمانید. دیگر اینکه در بازدید بعدی خود از میهن خویش، از تفاوتی که بین توفیقهای امروز ایران و ترقیات آن روز خواهیدیافت، حیرت خواهیدکرد.
آرامش و آسایشی که ایران امروز در این اقیانوس متلاطم و پرطوفان دارد، ناشی از چند علت است؛
یکی اینکه هدفهای ما یک سلسله هدفهای ملی است. ایرانی با تجربه و با هوش است. او که دو سال دیگر دوهزاروپانصدمین سال بنیانگذاری شاهنشاهی خود را جشن خواهدگرفت، به سرعت و به خوبی درک میکند که چرخ عظیم کشورش بر پایه چه محوری در گردش است. رمز کار ما این است که پیشرفتهای مملکت به طور روزمره قابل درک و لمس است و ایرانی میداند که این کارها صرفاً به خاطر او و به خاطر تأمین و حفظ منافع ملی ایران است. ایرانی میداند که پیشرفتهای مملکت او نیازمند مراقبت دائمی و شبانهروزی است. میداند که موفقیتهای امروز آسان به دست نیامدهاست. این موفقیت اول از طریق انقلاب بزرگی که اکثریت مردم از آن نفع بردهاند، حاصل شدهاست.
دوم این که ایرانی صلحجو است و میل دارد واقعاً با همه دوست باشد و با همه برادروار زندگی کند. ما نمیخواهیم با هیچ کس دعوایی داشتهباشیم. اما این خبط، یا بهتر بگویم این خیانت را نسبت به خودمان مرتکب نمیشویم که در این دنیای آشفته بدون اسلحه سرنوشت خویش را تسلیم حوادث کنیم.
امروز بر همه کس روشن شدهاست که ایران با اعتقاد کامل، هوادار مقررات سازمان ملل متحد است و به آن احترام میگذارد. اما هر کس به حقوق ایران کوچکترین تجاوزی کند، ما از حقوق خویش تا پای جان دفاع خواهیم کرد و اگر تا چند سال پیش این دفاع با چنگ و ناخن و دندان بود، امروز با قدرت و تجهیزات جدید خواهدبود.
نمیدانم ضمن اقامت خود در ایران برای آشنایی با قسمتهای تدافعی میهن خود برنامهای داشتهاید یا خیر؟
ما به سوگند خود وفا داریم که این مملکت را دستنخورده به بازماندگان خود تحویل بدهیم، ولی میدانید که در شرایط امروزی جهان، دفاع از یک مملکت واقعاً با چنگ و ناخن و دندان و یا با حرفزدن میسر نیست، بلکه این کار وسیله میخواهد و تجهیزات امروزی نیز مرتباً جنبه فنی و تکنیکی بیشتری پیدامیکند. به همان میزان که کادرهای مختلف مملکت جنبه تکنولوژیک و فنی بیشتری مییابند، وسایل حفظ و حراست مملکت نیز بهتر و بیشتر خواهدشد. با این حال صمیمانه میخواهیم و دعامیکنیم که اجتماع بزرگ بشری بدان مرحله از رشد نایل شود که همه بتوانند بدون طمع و آز و کین، برادروار در کنار هم زندگی کنند و در راه پیشرفت تمدن کرهای که در آن زندگی میکنند، بکوشند.
بار دیگر توفیق همه شما را در امور شخصی خود، و در خدمت به آب و خاک و میهنتان از خداوند خواستارم.