بحران اقتصادی ایران و نابودی جمهوری اسلامی
بحران اقتصادی ایران و نابودی جمهوری اسلامی
نزدیک به یک سوم جمعیت ایران در تهیدستی مطلق زندگی میکنند. در پی گزارش وزارت کار و امور اجتماعی شمار کسانی که در فقر مطلق زندگی میکنند در سال ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ دو برابر شده است. درصد تورم بر پایه آمار رسمی کشور چهل و پنج در صد میباشد. جمهوری اسلامی یک رییس جمهور جدید و یک دولت جدید دارد ولی اقتصاد ایران شتابان سرازیری میرود. هنگامی که در سالهای پیشین کشور ایران توانسته بود دشواریهای اقتصادی را با پول نفت از میان بردارد امروز دیگر چنین نیست. فروش نفت تنها از راه قاچاق شدنی است. معاون رییس جمهور محسن رضایی که مسول اقتصاد کشور است ابراز داشت ما نفت را از کشور قاچاقی بیرون میبریم و دلارهای به دست آمده را نیز قاچاقی وارد ایران میکنیم. قاچاق که در گذشته یک بزه به شمار میآمد امروز در جمهوری اسلامی پایه اصلی اقتصاد حکومت ملایان شده است. این مدل اقتصادی، روشی نیست که با آن بتوان زندگی هشتاد میلیون ایرانی را تامین کرد. دشواری اصلی در صنعت نفت این است که بیش از چهل و سه سال است که در صنعت نفت ایران سرمایه گزاری نشده است و همه تاسیسات کهنه و زهوار دررفته شدهاند. وزیر نفت جدید جواد اوجی گفته است که ایران ۱۶۰ میلیارد دلار نیاز دارد که در صنعت نفت سرمایه گزاری نماید. اگر این سرمایه گزاریها در صنعت نفت ایران انجام نشود، ایران باید گاز و نفت از دیگر کشورها وارد کند. اقتصاد یک کشور نفتی اگر تاسیسات نفتی آن مدرن نشود و پیوسته به روز در نیاید به کجا میرود؟ پاسخ ونزویلا است. ونزویلا کشوری که بزرگترین ذخایر نفتی دنیا را دارد. هنگامی که هوگو چاوز در سال ۱۹۹۸ میلادی حکومت را به دست گرفت، حکومت سوسیالیستی را در ونزویلا پیاده کرد. چاوز پول نفت را با برنامههای سوسیالی میان مردم تقسیم کرد و دیگر در تاسیسات نفتی ونزویلا سرمایه گزاری نکرد و آن را به حال خود رها کرد. مردمی که زمانی برای هوگو چاوز هورا میکشیدند، امروز بهای سنگینی برای تصمیم اشتباه خود میپردازند. تاسیسات نفتی ونزویلا خراب و کهنه هستند و میزان نفتی که میتوانند بیرون بکشند، پنج درصد آن میزان نفتی است که پیش از هوگو چاوز استخراج میشد. اقتصاد ونزویلا کاملا ورشکسته شده است، تورم در ونزویلا ۵۰۰۵ درسد میباشد، و نود درصد مردم ونزویلا زیر خط فقر زندگی میکنند. جمهوری اسلامی نیز دقیقا در این راه سیاه قراردارد. هر سال درسد کسانی که زیر خط فقر زندگی میکنند دو برابر میشود و درصد تورم نیز دو برابر میشود. برای نمونه، کسی که ۵۰۰ میلیون در حساب بانکی دارد، میتواند امروز یک استودیو در پایینترین محلههای تهران یا شهرستانها بخرد. در یک یا دو سال آینده شاید بتواند با این قیمت یک کاناپه و یا یک تلویزیون بخرد. کسانی که بانکها را میزنند دریافتهاند که این سفر نامعلوم به کدام ناکجا آباد میرود. به جای اینکه از بانکها دزدی کنند یا در سوپر مارکتها صندوق را بربایند، اکنون به سوپر مارکتها میروند و بخچالها را خالی میکنند. اگر ونزویلا را نمونه برای ایران قرار دهیم، از اینکه نیکلاس مادورو جانشین هوگو چاوز در ونزویلا هنوز بر سر قدرت است، برای ملایان در ایران امیدواری است؛ ولی ملایان با کلههای پوک شان نمیفهمند که این نشانی از امید نیست. چرا؟ ۱- جمعیت ونزویلا ۲۳ میلیون است و در ایران جمعیت ۸۰ میلیون است. ۲- بیشتر جمعیت ایران زیر ۲۵ سال هستند و بسیاری از این جوانان ایران دارای مدارک تحصیلی دانشگاهی هستند. نسل جوان ایران دیگر آیندهای برای خود نمیبیند و ایران را ترک میکنند. یعنی جوانانی که میباید اقتصاد ایران را شکوفایی بخشند از کشور بیرون میروند و بازنشستگان هستند که در ایران میمانند. یعنی به شمار بازنشستگان افزوده میشود و مبلغی را که سازمان بازنشستگی کل کشور باید بپردازد نیز هم چنان بالا میرود. در این میان نه تنها جوانان تحصیلکرده کشور را ترک میکنند بلکه استادان دانشگاه، کادر پزشکی و درمانی و هر کسی که تخصصی دارد کشور را ترک میکند.
خامنهای با همه مزدوری و دشمنی اش با ایران دریافته است که این روند نابودی جمهوری اسلامی را به ارمغان دارد. به جای اینکه رفرم در جمهوری اسلامی بوجود آورد، کسانی را که کوچ میکنند به دشنام گرفته است. به تازگی نیز دولت اعلام داشته است که بازنشستگیها را به مالیات میبندد. یعنی یک بازنشسته با حقوق کوچکی که در ماه دریافت میدارد باید درصدی از آن را به دولت بازگرداند. دولتی که چهل وسه سال است که ملت ایران را در خیابان کتک میزند، زنان و مردان را تکه پاره میکنند، آنان را به بهانههای هیچ به بازداشتگاه میبرند، به آنان تجاوز میکنند، شخصیتشان را خورد میکنند، گروهی زن و مرد بسیجی بی سر و بی پا را به جان ملت ایران میاندازند و پیوسته به آنها میگویند که ایران کشوری اسلامی است و آنها باید از این سرزمین بروند زیرا که ایران ارث پدری آن هاست که تازی زاده هستند و ایران را اشغال کردهاند. اینها را فراموش کردهاند. چه ترسی جمهوری اسلامی از این دارد که جمیعت کاهش یابد را در قانونی که به تازگی گذراندهاند میتوان دید: کورتاژ ممنوع است و بر پایه قوانین اسلام با زنان برخورد میشود. یعنی زنانی که کورتاژ کنند با حکم مرگ روبرو خواهند شد. هم چینی پزشکان، ماماها نیز مجازات خواهند شد. داروخانهها فروشندگان قرص ضد حاملگی نیز مجازات سختی در انتظارشان میباشد. هدف رهبر این است که جمعیت ایران را از هشتاد میلیون به صد میلیون برساند.
از کجا این صد میلیون ایرانی خوراک برای زنده ماندن بیاورند، دولت جوابی نمیدهد. کشاورزان ایران با این وضعیت آب در ایران نخواهند توانست میوه و سبزیجات و پیاز و سیب زمینی به بازارهای میوه روان سازند. مزرعههای بی شماری هم اکنون خشکیدهاند، و چاههایی که پیشتر برای رسیدن به آب پنج متر میکندند اکنون باید پنجاه متر زمین را حفر کنند تا به آب برسند. یعنی چهل و پنج متر آبهای زیر زمینی ایران کم شده است. بخش بزرگی از زمینهای حاصلخیز کشاورزی ایران به بیابان دگرگون شدهاند.
دولتی که میانگارد که ملت ایران نادان هستند و پس از آنکه هواشناسی پیش بینی میکند که در استانهای اسپهان و استانهای غربی باران خواهد آمد، ملایی را میفرستد تا نماز باران به جا آورد. تنها میباید پرسید تا چه اندازه این دستاربندان میپندارند که مردم ایران احمق و بی خرد و کور هستند. پس از چهل و سه سال ولایت فقیه، جمهوری اسلامی در آستانه ورشکستگی اقتصادی است و دیگر احترامی میان ملت ایران ندارد. ملایان از ایران مدرن و باشکوه و ثروتمند که رضا شاه بزرگ و محمدرضا شاه پهلوی آریامهر ساخته بودند را نابود ساختند.
ملایان کوشش دارند با فشار توپ و تفنگ و زندان و تجاوز و وحشیگری ملت ایران را خاموش نگاه دارند. از وعدههای خمینی که هر ایرانی روزی ۷۰۰ تومان پول نفت به در خانه اش داده میشود و اتبوس مجانی میشود و آب و برق را ملت ایران میهمان دولت اسلامی خواهند بود و همه صاحب خانه میشوند و تا آخر عمر زندگی مادی و معنوی نمونهای خواهند داشت، حتا یک وعده نیز به انجام نرسید. حکومت اسلامی یک کلاهبرداری از ملت ایران بود. حکومت اسلامی همان راهی را میرود که حکومت سوسیالیستی میرود. ارتش شوروی تا بن دندان مسلح بود، اسلحههای مدرن و اتمی داشت، پلیس مخفی شوروی چنان مردم را در دست داشت و جاسوسی میکرد، مردم را به زندان میانداخت و اگر کسی نمیخواست کمونیست باشد به گولاکها و سیبری می فر ستا. در پایان سیستم کمونیستی شوروی فروپاشید؛ و سوسیالیسم در شوروی به پایان رسید. راهی که شوروی رفت همان راهی است که جمهوری اسلامی میرود.
حکومت اسلامی یک ایده بیمار است. مارکس، لنین استالین گفتند که سیستم کاپیتالیستی غرب رو به نابودی است؛ ولی میبینیم سیستم کاپیتالیستی غرب تا به امروز بر پاست درجایی که حکومتهایی که دنباله روی مارکس لنین و استالین بودهاند همه سرنگون شدهاند و دیگر از آنها اثری نیست. خمینی گفت که دریک کشور اسلامی باید حکومت اسلامی برقرار باشد. اکنون میبینیم که حکومت اسلامی از سوی ملت ایران از ریشه نابود خواهد شد و ملت ایران فریاد رضا شاه رضا شاهشاهشان به آسمان خواهد رفت. رضا شاه بزرگ و آریامهر ثابت کردند که حکومت مشروطه شاهنشاهی از دیدگاه اقتصادی از بهترین هاست، احترام در دنیا برای ایرانیان به ارمغان میآورد، ریال قدرتمند جهانی برای ایران ارمغان دارد و از بیابانهای ایران سرزمینهای سبز و خرم ساختند. بحران اقتصادی که ایران با آن روبروست تنها با بر قراری حکومت مشروطه شاهنشاهی میتوان آن را از میان برداشت. د