اوحدی مراغهای (غزلیات)/نالهی بلبل شوریده به جایی برسید
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | اوحدی مراغهای (غزلیات) (نالهی بلبل شوریده به جایی برسید) از اوحدی مراغهای |
' |
نالهی بلبل شوریده به جایی برسید | گل به باغ آمد و دردش به دوایی برسید | |
عمر بلبل چو وفا کرد به دوری بنمرد | تا ز پیوستن گل بوی وفایی برسید | |
گل چه پیراهن زر دوخته بر داد بباد؟ | کز میان غنچهی مسکین به قبایی برسید | |
هر که بر بوی گل و نالهی بلبل سحری | در چمن رفت، به برگی و نوایی برسید | |
طالب گل ز چمن پای مکن، گو: کوتاه | که به دستش ز سر خار جفایی برسید | |
پی همراهی این قافله بودم عمری | تا به گوش دلم آواز درایی برسید | |
قصهی مور پریشان به سلیمان گفتند | اثر نعمت سلطان به گدایی برسید | |
آفتابی ز سر منظره بنمود جمال | ذرهای در هوس او به هوایی برسید | |
اوحدی دست به وصلش نرسانید آسان | درد سر برد و به خاک کف پایی برسید |