اوحدی مراغهای (غزلیات)/مردم شهرم به میخوردن ملامت میکنند
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | اوحدی مراغهای (غزلیات) (مردم شهرم به میخوردن ملامت میکنند) از اوحدی مراغهای |
' |
مردم شهرم به میخوردن ملامت میکنند | ساقیا، می ده، بهل، کایشان قیامت میکنند | |
روی در محراب و دل پیش تو دارند، ای پسر | پیشوایانی که مردم را امامت میکنند | |
هر مقامی را بگردیدند سیاحان، کنون | بر سر کوی تو آهنگ اقامت میکنند | |
بر در مسجد گذاری کن، که پیش قامتت | در نماز آیند آنهایی که قامت میکنند | |
صوفیان کز حلقهی زلفت بجستند، این زمان | دادهاند انصاف و ترتیب غرامت میکنند | |
باغبانان خدمت سرو و گل اندر بوستان | سال و مه بر یاد آن رخسار و قامت میکنند | |
هم بزیر لب به دشنامی جوابی میفرست | عاشقانی را که زیر لب سلامت میکنند | |
مردم چشمت به نشترهای مژگان چو تیر | سینهی ما را چرا چندین حجامت میکنند | |
اوحدی را از جهان چشم سلامت بود، لیک | خال و زلفت خاک در چشم سلامت میکنند |