اوحدی مراغهای (غزلیات)/عالمی را دشمنی با من ز بهر روی تست
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | اوحدی مراغهای (غزلیات) (عالمی را دشمنی با من ز بهر روی تست) از اوحدی مراغهای |
' |
عالمی را دشمنی با من ز بهر روی تست | لیکن از دشمن نمیترسم، که میلم سوی تست | |
چارهی دل در فراقت جز جگر خوردن نبود | وین جگر خوردن که میبینم هم از پهلوی تست | |
سال عمرم بر مهی شد صرف و آن مه عارضت | روز عیشم بر شبی شد خرج و آن شب موی تست | |
بر نمیدارم ز زانو سر به حق دوستی | تا نگه کردم سر زلفت که بر زانوی تست | |
گفتهای: مشکل برآید کام ازین طالع ترا | مشکلی در طالع من نیست، مشکل خوی تست | |
بر دل بیچارگان امروز هر زخمی که هست | زان کمان سخت میآید که بر بازوی تست | |
عالمی در گفت و گوی اوحدی زان رفتهاند | کو شب و روز اندرین عالم به گفت و گوی تست |