اوحدی مراغهای (غزلیات)/دلبر، چندین عتاب و جنگ و خشم و ناز چیست؟
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | اوحدی مراغهای (غزلیات) (دلبر، چندین عتاب و جنگ و خشم و ناز چیست؟) از اوحدی مراغهای |
' |
دلبر، چندین عتاب و جنگ و خشم و ناز چیست؟ | از من مهجور سرگردان چه دیدی؟ باز چیست؟ | |
ما خود از خواری و مسکینی بخاک افتادهایم | باز دیگر بر سر ما این کلوخ انداز چیست؟ | |
اولم آرام دل بودی و آخر خصم جان | من نمیدانم که: این انجام و این آغاز چیست؟ | |
چون کسی هرگز ندید از خوان وصلت جز جگر | بر سر کوی تو این هم کاسه و انباز چیست؟ | |
گرنه دیگر دشمنان ما به دامت میکشند | همچو مرغانت چنین از پیش ما پرواز چیست؟ | |
بعد از آن بیداد و جور و سرکشی، یارب، مرا | بر تو چندین دوستی و اشتیاق و آز چیست؟ | |
کار ما سوز دلست و کار تو ساز جمال | خود نمیگویی که: چندین سوز و چندان ساز چیست؟ | |
ای که گفتی: ذوق دل پرداز مسکینان خوشست | قصهی من با رخش بیرون ز دلپرداز چیست؟ | |
اوحدی، گر حال دل پوشیدهای از خلق شهر | بر سر هر کوچه این آوازه و آواز چیست؟ |