اوحدی مراغه‌ای (غزلیات)/ای مردگان، کجایید؟ اینک مسیح زنده

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' اوحدی مراغه‌ای (غزلیات) (ای مردگان، کجایید؟ اینک مسیح زنده)
از اوحدی مراغه‌ای
'


ای مردگان، کجایید؟ اینک مسیح زنده هر دم لبش حیاتی در مرده‌ای دمنده
زنار او کمندی در حلق جان کشیده ناقوس او خروشی در آسمان فگنده
ای خاکیان رنجور، آمد طبیب دلها کز جانتان بشوید ترکیب آب گنده
رنج درون تن را تدبیر اوست کافی درد نهان دل را درمان او بسنده
کو عقل؟ تا بداند پیوند ابن و آبا کو دیده؟ تا ببیند جمع اله و بنده
چون اوحدی نگر تا: بر فقر خود نگریی تا نگریی نیاید بر ما مجال خنده
کان گنج را نیابی جز در سرای ویران و آن شاه را نبینی جز در قبای ژنده