اوحدی مراغهای (غزلیات)/ای ز لعلت قیمت یاقوت پست
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | اوحدی مراغهای (غزلیات) (ای ز لعلت قیمت یاقوت پست) از اوحدی مراغهای |
' |
ای ز لعلت قیمت یاقوت پست | سنبلت را دستهی گل زیر دست | |
راست کرد ایزد شکار عقل را | از سر زلف کژت، پنجاه شست | |
سرو، با قدی که میبینی چنان | ساعتی پیش تو نتواند نشست | |
گر جمالت را بدیدی بت ز دور | سجده کردی پیش تو چون بت پرست | |
یک شبم پنهان پنهان آرزوست | کندر آیی از در من مست مست | |
درد و چشم از خواب و سر مستی فتور | در دو زلف از تاب و دلبندی شکست | |
یاد میدار این که: تا قد تو خاست | چند خارم در دل شوریده خست | |
بر سر من نیست یک روزت گذار | تا در اندازم به پایت هر چه هست | |
خاطر ما را به گفتاری بجوی | ای که از دامت گرفتاری نجست | |
نیست باز ار چنگل سودای تو | چون کبوتر مرغ دل را بازرست | |
چون کمر گردت بسی گشت اوحدی | لیکن از چشم تو طرفی برنبست |