اوحدی مراغهای (غزلیات)/ای خرمن گل خوشهچین پیش تن و اندام تو
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | اوحدی مراغهای (غزلیات) (ای خرمن گل خوشهچین پیش تن و اندام تو) از اوحدی مراغهای |
' |
ای خرمن گل خوشهچین پیش تن و اندام تو | بلبل نخواند، وصف گل تا من نگویم نام تو | |
بر بام رو تا خلق را در تیره شب روشن شود | ماهی ز طاق آسمان،ماهی ز طرف بام تو | |
یک بوسه در ده زان دهن وانگه بریز این خون من | تا در دمی حاصل شود هم کام من، هم کام تو | |
مثل دهانت شکری در مصر نتوان یافتن | ای مصر زیبایی نهان در زلف همچون شام تو | |
دیشب سلامی کردهای، چون قدر آن نشناختم | امروز خود را میکشم در حسرت دشنام تو | |
نشگفت از آه سرد من وز رنگ و روی زرد من | ای جان غم پرورد من پروردهی انعام تو | |
از سیم خالی میکنی وز مشک خالی میزنی | این دامها چند افگنی؟ ای اوحدی در دام تو |