انوری (مقطعات)/به خدایی که از میان دو حرف

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' انوری (مقطعات) (به خدایی که از میان دو حرف)
از انوری
'


به خدایی که از میان دو حرف هفت چرخ و چهار طبع انگیخت
بوی کافور و عود و مشک آورد رنگ طاوس و کبک و زاغ آمیخت
که مرا درد هجر تو بر سر خاک اندوه و آتش غم بیخت
از برم دل به خدمت تو رسید وز تنم جان ز فرقت تو گریخت
این چنین کارها زمانه کند با زمانه نمی‌توان آویخت