انوری (غزلیات)/گر ترا روزی ز ما یاد آمدی

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' انوری (غزلیات) (گر ترا روزی ز ما یاد آمدی)
از انوری
'


گر ترا روزی ز ما یاد آمدی دل کجا از غم به فریاد آمدی
خرمن اندوه کی ماندی به جای گر ز سوی وصل تو باد آمدی
کاشکی بر دست کار چاپکی بخت ما با چشمت استاد آمدی
نام بیداد از جهان برخاستی گر ز زلفت گه گهی داد آمدی
ور به جانی وصل تو ممکن شدی عاشقت پیوسته دلشاد آمدی