انوری (غزلیات)/عشقم این بار جهان بخواهد برد
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | انوری (غزلیات) (عشقم این بار جهان بخواهد برد) از انوری |
' |
عشقم این بار جهان بخواهد برد | برد نامم نشان بخواهد برد | |
در غمت با گران رکابی صبر | دل ز دستم عنان بخواهد برد | |
موج طوفان فتنهی تو نه دیر | عافیت از جهان بخواهد برد | |
نرگس چشم و سرو قامت تو | زینت بوستان بخواهد برد | |
رخ و دندان چو مه و پروینت | رونق آسمان بخواهد برد | |
با همه دل بگفتهام که مرا | غم عشق تو جان بخواهد برد | |
من خود اندر میانه میبینم | که زمان تا زمان بخواهد برد | |
چه کنم گو ببر گر او نبرد | روزگار از میان بخواهد برد | |
در بهار زمانه برگی نیست | که نه باد خزان بخواهد برد | |
انوری گر حریف نرد این است | ندبت رایگان بخواهد برد |