انوری (غزلیات)/سر آن داری کامروز مرا شاد کنی

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' انوری (غزلیات) (سر آن داری کامروز مرا شاد کنی)
از انوری
'


سر آن داری کامروز مرا شاد کنی دل مسکین مرا از غمت آزاد کنی
خانه‌ی صبر دلم کز غم تو گشت خراب زان لب لعل شکربار خود آباد کنی
خاک پای توام و زاتش سودای مرا برزنی آب و همه انده بر باد کنی
آخرت شرم نیاید که همه عمر مرا وعده‌ی داد دهی و همه بیداد کنی
شد فراموش مرا راه سلامت ز غمت چو شود گر به سلامی دل من شاد کنی